نامهای به رسول خدا
هر روز، با زبانهای خود به شما سلام و رحمت و برکات میفرستیم.
همانطور که قرآن بیشتر از گلوگاههای بسیاری از ما نمیگذرد، ذکر شما نیز از گلوگاهها عبور نمیکند. هر زمان که نام شما برده میشود، صدای ما بلند میشود، در حالی که عقلهایمان در حالتی پریشان است و زبانهایمان در حال درود و سلام بر شما است.
ما اعتراف میکنیم که شما از دلها و آگاهیهای ما دور شدهاید. مادیگرایی ما را به سوی خود کشاند و ما را در مدار خود انداخت. حتی در نماز و حج ما نیز، سخنان و حرکات ما در یک سویند، اما قلبها و ذهنهایمان در سوی دیگری.
برای قرنها – یعنی دورهای که از حقیقت دین خود غافل شدیم و به قعر انحطاط و شکست روحی سقوط کردیم – ما در این وضعیت باقی ماندیم؛ کلام و اعمال ما در یک مسیر بودند، در حالی که عقلها و دلهایمان از شما و کتاب خداوند در مسیری دیگر.
ما از روش شما دست کشیدیم، سنتهای شما را ترک کردیم و جشن میلادتان دیگر نه عبادتی و زندگیای بر اساس سیرهتان، بلکه به مراسمی تبدیل شده است که در آن فساد و زشتی غالب است و معانی بلند شما و نورهای پاکتان از دست میرود. عادتها بر عبادت غالب شدهاند و ما شیرینیهای به ارث رسیده از دوران فاطمیان باطنی را میخوریم، آنها که به جای اسلام صحیح، غذاهای لذتبخش را جایگزین کرده و به جای معانی و حقیقتها، شکلها و بدعتها را به کار میبردند. به همین دلیل، آگاهیمان به گمراهی رفت و ما به خنده و تمسخر مردم تبدیل شدیم و از فقه قرآن، سنت، اجماع و قیاس فاصله گرفتیم.
پس، آغوش خود را بگشا، ای رحمت خداوند برای جهانیان، ای کسی که بر حیوانات و سنگها رحمت آوردی و با دستان شریف خود بر تنه درختی که ناله میکرد دست کشیدی و نالهاش را شنیدی و آن را آرام کردی. همانطور که شتر گریان را پذیرفتی که شکایت صاحبش را به تو میآورد، همانطور که تنه درخت نالهکننده را پذیرفتی، ما را بپذیر، زیرا ما بیشتر از شتر و تنه درخت به شفاعت و محبت شما نیاز داریم. از خداوند برای ما مغفرت بخواه و برای ما استغفار کن تا خداوند ما را بیامرزد.
به زودی با شما دیدار خواهیم کرد، با سنت شما، با قلبها و عقلهایمان، نه تنها با زبانها و حرکاتمان.
سلام خداوند بر شما، در آغاز و در پایان و تا روز قیامت.
به قلم: دکتر عبدالحلیم عویس، نویسنده و تاریخنگار فقید مصری
ځوابونه