جایگاه زن در اسلام و دیگر ادیان (بخش 3)
شبهات دشمنانِ اسلام درمورد حقوق و وجایب زنان در دین اسلام
دشمنانِ اسلام همواره در تلاش اند تا شبهاتی را در ذهن جوانانِ مسلمان، ایجاد کنند و به هدفِ مهمِ خویش یعنی بیهویت ساختنِ آنان رسیده و به چپاولگری های شان در کشورهای اسلامی ادامه دهند.
درینجا لازم است تا نمونههایی از شبهات و اعتراضاتِ دشمنانِ اسلام را مورد بحث و مطالعه قرار دهیم.
دشمنانِ اسلام در مورد حقِ میراث زن انگشت انتقاد دراز نموده، میگویند كه چرا در اسلام مردان دو برابر زنان میراث میبرند؟ و متأسفانه كه برخی از مسلمانان بی خبر نیز، همان كلماتِ آنانرا به زبان میآورند.
جواب این شبهه را میتوان با دلایل ذیل ارائه نمود:
– باید گفت که تنها در یک حالت، آنهم برادر از خواهر خود دو چند میراث میبرد، اما در بقیه حالات، میراثِ زنان گاهگاهی چند برابر میراث مردان میشود.
زنان در تمامی حالات، به اندازۀ نصف میراث مردان سهم نمیبرند.
در کل میراث زنان به سـه قسم است:
قسم اول: مساوی بودن میراث زن و مرد؛ مثلا: هرگاه شخصی وفات نماید كه یك دختر و یك برادر دارد و مبلغ یك لك افغانی میراث گذاشته باشد، سهمِ دختر متوفى نصفِ مال (پنجاه هزار) و سهمِ برادر متوفى باقیمانده كه آنهم ( پنجاه هزار ) میباشد. و مثال دیگر، هرگاه شخصی وفات نموده، دو دختر و یك برادر دارد و سه لك افغانی میراث؛ برای هركدام یك لك افغانی میرسد.
قسم دوم: زیاد بودن میراث زن نسبت به میراث مرد؛ مثلا: هرگاه شخصی وفات نمود، دو دختر و چهار برادر داشته و مبلغ نه لك افغانی میراث گذاشته است، تمام مال سه حصه میشود، ششلك برای دو دختر متوفی و سه لك باقیمانده برای چهار برادر وی داده میشود، كه برای هركدام شان كمتر از هشتاد هزار افغانی میرسد.
قسم سوم: زیاد بودن میراث مرد نسبت به میراث زن؛ و این مسأله تنها میان خواهران با برادران است. یعنی هر برادر دو چند خواهر میراث میبرد.
سؤال: چرا برادر دو چند خواهر خویش میراث میبرد؟
جواب: اگر منصفانه به قضیه نگاه کنیم؛ مییابیم كه، درین حكم عدالت الهی مراعات گردیده است؛ زیرا وظایف و مسؤولیت های مرد نسبت به زن بیشتر است؛ به طور مثال:
نفقه خانم بالای شوهر است؛
نفقـه دختر تا زمان ازدواج بدوش پدر میباشد؛
نفقه پسر تا وقت جوانی و بلوغ پدوش پدر است؛
نفقه پدر و مادر بدوش پسر میباشد؛
پرداختِ مهر شرعی بدوش شوهر است؛
مصارف ازدواج بالای شوهر است. (ابراهیمی؛ 1385: 43)
هر گاه این مسؤولیتهای مرد را با مسؤولیتهای زن مقایسه کنیم، در مییابیم كه لازم است، مرد نسبت به زن حق زیاده تر بگیرد.
نکته: اگر به دنیای غرب بنگریم؛ یك انسان میتواند تمام اموال خود را به سك یا گربه اش ببخشد و اولادِ خود را از آن محروم سازد، در حالی که شاید فرزندانِ وی سخت نیازمند و محتاج باشند.
میگویند چرا اسلام شهادت دو زن را برابر شهادت یك مرد قرار داده است؟
در واقع اسلام در تمامی قوانین خویش برای زنان، امتیاز و سهولتِ بیشتری قائل گردیده است. و خواسته تا مكلفیت ها و مسؤولیت های آنان نسبت به مردان كمتر باشد. اكنون لازم است بپرسیم كه آیا شهادت دادن در محاكم و رفتن در نزد قضات صلاحیت است و یا مسؤولیت؟
اگر از شما خواسته شود كه به محكمه بروید و بر علیه فلان قاتل و فلان دزد، شهادت دهید. آیا این در خواست شما را در مسؤولیت میاندازد و یا برای تان كدام صلاحیت میدهد؟
و در عین حال، رفتن به محاكم غرض شهادت، مقابله با دزد، قاتل، راهزن و امثال آن، چهبسا زندگی شاهد را در خطر میاندازد. لهذا گفته میتوانیم كه شهادت دادن در چنین امور در حقیقت مسؤولیت است و مسؤولیت عادی نه بلكه یك مسؤولیت خطرناك. و دین مقدس اسلام خواهران مسلمان مانرا ازین مسؤولیت معاف نموده و دروقت ضرورت باید دو نفر باشند، زیرا در شهادت دو زن فوائدی است:
– در بسا اوقاتی كه یک زن مجبور میشود شهادت دهد، و دو زن با هم شاهد میشوند، یكی برای دیگرش در حالات فراموشی میتواند برایش یادآوری نماید.
– در صورتیكه بعضی از اشخاص او را مجبور سازند كه حتما باید شهادت دهد، و شاید هم بالایش اِعمال فشار صورت گیرد، شانس خوبی دارد كه در این حالت تنها نبوده به همرایش زن دیگری است كه در حالات خوف و ترس او را یاری رساند. كه از ظالمان نترسیده، مطابق حق و عدالت شهادت دهد.
میگویند چرا در اسلام دیت زن را نصف دیت مرد قرار داده شده است؟
آیا این تفاوت به این معنا است كه شارع مقدس ارزش وجودی زن را كمتر می داند؟
به راستی علت چه میباشد؟!
باید گفت که؛
اولا: دیه، بهاء یا قیمت شخص مقتول نیست؛ زیرا ارزش یک انسان، به مراتب بالاتر از این هاست.
قرآن عظیم الشان قتل بیگناه را به منزلۀ قتل همه مردم میداند. با این دیدگاه بهای خون یك نفر، بهای خون همه انسانهاست كه قابل اندازه گیری نمی باشد. دیه از یكسو جنبه مجازات دارد و از جهت دیگر برای پركردن آسیب اقتصادی ناشی از فقدان یك فرد در خانواده قرار داده شده است.
دوما: بین زن و مرد از جنبه انسانی و الهی هیچ تفاوتی وجود ندارد؛ و نمی توان دیه را به این دو جهت مربوط دانست. اما از جهت اقتصادی به دلیل توانائیهای بالای جسمانی مردان بازدهی اقتصادی مردان بیشتر از زنان است. و چون در نتیجه با از بین رفتن مرد، خسارت بیشتری متوجه خانواده می شود، پس لازم است دیه مرد از زن بیشتر باشد.
مقایسه بین مفهوم آزادی در نزد مسلمانان و غربیان
فرق اساسی بین آزادی در شرق و غرب در نقاط ذیل واضح میگردد:
1- آزادی در نزد مسلمان مقید به قیود اخلاق اسلامی میباشد، بر عكس در نزد غربی ها این قیود مفقود است.
2- آزادی در نزد مسلمانان با درنظر داشت بهبود جامعه انسانی تعیین و تثبیت شده، ولی در نزد غربی ها آزادی به افراد متعلق میباشد.
3- مسلمانان بین آزادی و بی بندوباری فرق میگذارند، اما غربی ها بی بندو باریهای فردی را آزادی میپندارند.
4- اسلام فروش انسان، فروش اعضای بدن انسان، عرضه انسان را در تلویزیون ها برای استفاده جویی از بدن آنان یك نوعی از برده گی میداند، در حالیكه غربی ها عرضه نمودن بدن انسان را غرض استفاده های جنسی در كانال های تلویزیونی جزء آزادی میدانند.
5- اسلام دارای اخلاقیات ویژه یی است، و بسیاری از اعمال مخالف فطرت انسان را بداخلاقی دانسته و آنرا حرام میداند، در حالیكه در نزد غربی ها بسیاری بد اخلاقی ها جزء اخلاق شمرده شده است. (مطهری؛ 1373: 169)
مفهوم آزادی زنان در نزد مسلمانان
آزادی زنان در دین اسلام به اساس امكان بخشیدن آنان در معیشت، با همی اجتماعی با حفظ كرامت و عفت آنان مطابق دساتیر قرآنی میباشد. اسلام آزادی زنان را مانند آزادی مردان یكسان دانسته، و هركدام مطابق دساتیر اسلامی حقوقی دارند كه دلالت به آزادی آنان مینماید.
اسلام آزادی انسان را در سه بخش اساسی منحصر میداند:
هر انسان (بدون تفكیك زن ومرد) در اصل خلقت آزاد خلق شده است. این مقوله اسلامی را یكتن از یاران پیامبر صلى الله علیه وسلم به مردم گفت: ( متى استبعدتم الناس و قد خلقهم الله احرارا ) چه وقت شما مردم را برده ساختید در حالیكه الله متعال آنان را آزاد خلق نموده است. بناء زن آزاد زنی است كه او را كسی برده خود نسازد.
2- آزادی در بدست داشتن حقوق معنوی زنان:
این حقوق را میتوان از نظر اسلام در نقاط ذیل بیان داشته است.
(1) ذكر مقام والای زنان در قرآن كریم و سنت پیامبر صلى الله علیه وسلم ؛
(2) مساوات در پاداش اخروی و دنیوی؛
(3) زن در اسلام وسیله نه بلكه هدف است؛
(4). احترام زن منحیث مادر، دختر، خواهر , همسر كه همه در دین مقدس اسلام واجبالاحترام میباشند؛
(5) تحریم بی حرمتی به خانمها؛
(6) فرض نمودن حجاب شرعی بخاطر مصوونیت، حفظ عزت وكرامت آنان؛
(7) حق اختیار شوهر؛
(8) حق ازدواج بعد از وفات شوهر و طلاق؛
(9) حق تعلیم و تربیه؛
(10) حق كار و عمل؛
(11) حق رفتن به بیت الله شریف، مدینه منوره، رفتن به مساجد و غیره؛
(12) حق حصول ثواب در هنگام معافیت از تكالیف شرعی.
در این بخش، میتوان به؛ حق مهر، حق نفقه (خوراك و امثال آن )، لباس و مسكن بالای شوهر برای زنها برشمرد.
مفهوم آزادی زنان در جوامع غربی
اصل آزادی در كشورهای غربی مطابق قوانین دستساخته خود شان منحصر به افراد، البته تحت تأثیر دساتیر اخلاقی و فرهنگی خود شان میباشد. غربیان اصلِ آزادی را به فرد تعلق میدهند. هرگاه شخصی (مرد یا زن) علاقمند انجام عملی باشد، میتواند بدون كدام مانع قانونی اراده خویش را حتی اگر آن عمل وی سبب فساد جامعه گردد، انجام دهد. آنان میتوانند آزادانه زنا، همجنس بازی، شراب نوشی و امثال آن را انجام دهند.
هرگاه بصورت حقیقی در مفهوم آزادی دقیق شویم، درك مینماییم كه آزادی یك اصل خدادادی است كه آنرا الله متعال مقید به قیود اخلاق نموده كه این قیود به مثابه زیورات زیبا در رخسار یك دختر زیبا میباشد. ولی برعكس آزادی های غربی غالبا آزادی نه، بلكه بی بند و باری میباشد. زیرا رها نمودن مردم مطابق خواهشات نفسانی آنان یكنوع بی بند و باری را به بار میاورد. كه این بی بند و باری ها با اصل آزادی انسان كاملا متضاد است.
هرگاه واژه آزادی به مفهوم اسلامی آن در جامعه انسانی مورد تطبیق قرار گیرد، و برای خواهران مسلمان ما همان حقوقی را كه اسلام در تعلیم و تربیه، كار، پرورش اطفال، عضویت در جامعه انسانی، تساوی حقوق معنوی و غیره حقوق مادی و معنوی داده است، مورد تطبیق قرار گیرد، نتیجه آن بهبود وضع معیشت خانمها با حفظ كرامت و عفت آنان میباشد، و بر عكس آن هرگاه قوانین غربی در كشوری تطبیق گردد، شخصیت زن مورد سوال قرار گرفته و كرامت انسانی وی زیر پا میشود، زیرا بی بندو باری های مردان، و استفاده جویی های برده داران عصر كنونی حیات زنان را به خطر انداخته، آنانرا مجبور به حیات بردهگی میسازد.
1- زنان در دوره قبل از اسلام، نه تنها از حقوق اولیه انسانی بهره نداشتند بلكه از هر حیوانی پستتر و زبون تر به شمار میرفتند. و با زنان و دختران مانند چهار پایان رفتار می كردند.
آتنی ها كه كهن ترین ملت متمدن دنیا هستند؛ زن را جزء اشیای بی ارزش قرار داده بودند و او را در بازارها خرید و فروش میكردند. در امپراطوری های فارس و روم، زنان در حالت بسیار رقت بار زندهگی میكردند. زن منحیث یک وسیله در نزد آنان استعمال میشد و ارزش انسانی و احترام را نداشت.
در سال 586 میلادی كنفرانسی در فرانسه تشكیل شد كه در آن كنفرانس، این مساله كه آیا زن انسان محسوب می شود یا خیر، بررسی شد. سرانجام رای با این مضمون صادر شد كه زن انسان است، ولی بخاطر خدمت به مرد آفریده شده است.
2- در بعضی از كشورها اگرچه مسلمان هستند ولی رواج و عنعنات خویش را بر اسلام ترجیح داده هنوز هم دختران خویش را میفروشند. در مسایل اختلافات قومی مانند قتل وغیره زن را در ازای دیه به جانب مقابل میدهند. و طرف مقابل هرنوع ظلم و ستم را بالای آن دختر بیچاره انجام میدهد. در حالیكه آن جریمۀ قتل و تجاوز را برادر، پدر، ویا كدام عضو فامیلش انجام داده ولی مجازات آنرا زنان باید بكشند.
3- در نظر اسلام زن، دارای کرامت، عزت و احترام است. و از لحاظ اجر و مزد در عبادات فرقی میان آنان و مردان وجود ندارد. و ملاکِ برتری تقوی و خدا ترسی قرارداده شده است.
1 – قرآن کریم.
2- ابراهیمی، عبدالباری، نقش اسلام دراحیای مقام زن، چاپ اول: 1376 انتشارات سبا.
3- ترمذی، محمد بن عیسی، الجامع الصحیح سنن ترمذی، الناشر: دارالاحیاء التراث العربی بیروت ( ب-ت ) تحقیق : احمد محمد شاکر و آخرون .
- زیدان، عبدالکریم، حقوق وتکالیف زن دراسلام، ت سهیلا رستمی، چاپ اول1387 چاپخانه مهارت نشر احسان.
5- مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن دراسلام چاپ چهارم تهران 1373 انتشارات صدرا .
6- مطهری، مرتضی، (مسئله حجاب)، چاپ مكرر 1363 انتشارات صدرا تهران .
7- نقبائی حسام، (سیرتكاملی حقوق زن در تاریخ وشرایع) چاپ اول 1342 انتشارات بدیع.
8- ابراهیمی ، عبدالباری، (نقش اسلام در احیای مقام زن، نشر احسان، 1385.
9- گوستالوبون، تمدن اسلام وعرب ترجمه: سید هاشم حسینی، نشر دقت، 1389.
10- ماهنامه حقوق بشر، سال هفتم، شماره چهارم، سرطان/1388.
پایان….
نویسنده: عبدالرحمن رسولی
ځوابونه