امام سیوطی، متفکر بینظیر در تربیت (1)
ایشان یک عالم، مورخ، ادیب و فقیه شافعی بود، اما علاوه بر اینها، یک تربیتشناس برجسته نیز به شمار میرفت و نظریات خاصی در زمینۀ رفتار انسانی داشت. او امام جلالالدین سیوطی است که در زمانی که امت اسلامی با حوادث بزرگ و مشکلات فراوانی روبهرو بود، در قاهره به دنیا آمد و همانجا زندگی کرد،. از جملۀ این حوادث میتوان به سقوط خلافت اسلامی به دست مغولها در بغداد در سال 1258 میلادی و همچنین سقوط دولت اسلامی در اندلس اشاره کرد که تأثیر زیادی بر او داشت.
جلالالدین سیوطی به تقوا، زهد و محبت به دیگران شهرت داشت. مردم کراماتی از او نقل کردهاند که به حد افسانهها رسید. مرقد او در منطقه قیساریه در محله غربی اسیوط قرار دارد و اهالی اسیوط و پیروان طرق صوفیه هر ساله در سالگرد تولدش به آنجا میروند و مراسمی را برگزار میکنند.
این عارف بالله، علم را چنان دوست میداشت که بیشتر وقت خود را به تألیف و تدوین اصول فکری برای کسانی که بعد از او میآمدند اختصاص داد. حتی در اواخر عمرش از مردم کنارهگیری کرد تا فقط به تألیف بپردازد. او در زمینه رشد و توسعه تفکر تربیتی سهم زیادی داشت و به شدت به عقل و تغذیه آن توجه میکرد. همچنین، در شیوههای تربیتی، توازن خوبی بین ترغیب و ترهیب ایجاد کرده بود و از روشهایی استفاده میکرد که برای نفس انسان جذاب و دلپذیر باشد.
جلالالدین سیوطی کیست؟
امام عبد الرحمن بن کمالالدین ابی بکر بن محمد سابقالدین خضر الخضیری الاسیوطی، معروف به جلالالدین سیوطی، در تاریخ یکم رجب سال 849 هجری (مطابق با اکتبر 1445 میلادی) در قاهره به دنیا آمد و در همانجا زندگی کرد.
این عالم بزرگ در خانوادهای رشد کرد که به علم و دیانت شناخته شده بود. پدرش از علمای برجستۀ زمان خود و استاد فقه شافعی بود و بسیاری از طلبهها از او علم آموخته بودند. اما پدرش در دوران کودکیِ جلالالدین درگذشت و او یتیم شد. مادرش مسئولیت تربیت او را بر عهده گرفت و جلالالدین در سن هشت سالگی قرآن را حفظ کرد و به تحصیل علوم مختلف پرداخت. مادرش او را به نزد شیخ کمال بن همام فرستاد تا او را تربیت و آموزش دهد.
جلالالدین سیوطی تحت تأثیر بزرگترین علما و دانشمندان عصر خود قرار گرفت و در سن هفده سالگی اجازه تدریس زبان عربی را دریافت کرد. او همچنین نخستین کتاب خود، که شرحی بر “استعاذه” و “بسمالله” بود، در همین سن نوشت. آثار او شامل بیش از سیصد کتاب در زمینههای مختلفی چون تفسیر، حدیث، فقه، زبانشناسی، تاریخ و طبقات بود.
او سالها در میان اقیانوسهای علم زندگی کرد تا اینکه در پایان عمرش دچار بیماری شد و در شب جمعه 19 جمادیالاول سال 911 هجری (مطابق با 17 اکتبر 1505 میلادی) در منزل خود در روضه المقیاس درگذشت. (1)
تأثیرگزاری سیوطی
سیوطی مجموعهای وسیع از علوم مختلف را به جای گذاشت که تأثیر زیادی بر معاصران و نسلهای بعد از او داشت. خود او در این باره گفته است: “من در هفت علم به تخصص رسیدم: تفسیر، حدیث، فقه، نحو، معانی، بیان و بدیع، علاوه بر اصول فقه و جدل، قرائات که خود آنها را آموخته بودم، و طب.”
به همین دلیل، بسیاری از بزرگان زمانهاش از شاگردان او بودند. از جمله شمسالدین داوودی صاحب کتاب “طبقات المفسرین”، شمسالدین بن طولون، شمسالدین شامی محدث دیار مصر و تاریخنگار بزرگ ابن ایاس صاحب کتاب “بدائع الزهور”.
از شاگردان امام سیوطی میتوان به قاضی القضاة برهانالدین بن ظهیره شافعی، قاضی القضاة نورالدین بن ابی الیمن مالکی، نورالدین سنهوری شیخ مالکیان عصرش، و فخرالدین مقدسی فقیه شافعی اشاره کرد.
این عالم بزرگ به دلیل دانش گستردهاش شناخته میشد و در مسألههای مختلف علمی، اقوال و نقلهای متعددی را جمعآوری میکرد و آنها را به تفصیل و روشنی تحلیل میکرد. این کار او، چه موضوع مورد بحث اختراع شده بود و چه جمعآوری شده، به گونهای بود که آن را به شکلی جامع و مفصل توضیح میداد.
قدرت حاکم
مصر در آن زمان تحت سلطه دو قدرت مختلف قرار داشت: یکی قدرت ظاهری و نامی، و دیگری قدرت واقعی و عملی. پس از حمله مغولها به بغداد در سال 1258 میلادی، خلافت عباسیان به مصر منتقل شد. امام سیوطی به خلافت عباسی احترام زیادی میگذاشت و آن را بهعنوان یک نماد معتبر میشناخت. حتی برخی از آثار خود را درباره بنیعباس تألیف کرد و در آنها به ستایش این خاندان پرداخت.
قدرت دیگر در مصر در دوران امام سیوطی، ممالیک بودند. رابطه او با ممالیک با احتیاط و دقت بود؛ او ارتباط نزدیکی با آنها نداشت و هدایای آنها را نمیپذیرفت. با این حال، همواره برای آنها دعا میکرد و از خداوند میخواست که آنها را بر دشمنان پیروز سازد، زیرا او آنها را ابزاری برای برقراری عدالت و مقابله با دشمنان میدانست. امام سیوطی تقریباً با سیزده سلطان مملوکی همزمان بود و هیچیک از آنها را در برابر حق نرمش نداشت، ولی در مواردی که حق بر آنها بود، از آنها حمایت میکرد. هدف او از این کار حفظ احترام علم و جایگاه علمای دین بود. (2)
دیدگاه او در تربیت اسلامی
تربیت و آموزش اسلامی از آغاز هدف مشخصی داشت، که عبارت بود از ساخت و تحکیم عقیده اسلامی در دلهای مسلمانان به منظور ساخت جامعهای اسلامی بر پایه عقیده صحیح. با گسترش ساختار دولت اسلامی، هدف تربیتی نیز گسترش یافت تا فرد مسلمان صالحی را تربیت کند که به سلاح عقیده اسلامی مسلح باشد، و از این طریق بتواند دولت اسلامی قدرتمندی را بنا کند.
فرآیند آموزش و پرورش اسلامی همچنان در حال تکامل بود تا اینکه در دوره امام سیوطی به اوج شکوفایی سازمانی خود رسید. ممالیک در ابتدا به این جنبه توجه زیادی داشتند و به آموزش رایگان و همراهی علم با عمل و توجه به وظیفه تدریس اهمیت میدادند. این امر به ویژه به این دلیل بود که ممالیک میراثی سنگین از دوران سقوط بغداد و نابودی کتابخانههای بزرگ آن، به دست تاتارها، به ارث برده بودند.
جلالالدین سیوطی به روشهای آموزشی پیشینیان در زمینههای پرسش و پاسخ، داستانگویی، ترغیب و ترهیب، و الگو قرار دادن پایبند بود. او برای حفظ علم از روشهای مختلفی مانند سماع، عرضه، و مباحثه استفاده میکرد.
وی به برخی از موضوعات آموزشی اهمیت ویژهای میداد، از جمله علوم قرآن و تفسیر. در این زمینه، تفسیر “الجلالین” را نگاشت و در حفظ بسیاری از کتابهایی که در آستانه فراموشی بودند، نقش مهمی ایفا کرد.(4)
منابع:
1ـ مصطفى الشكعة: جلال الدين السيوطي: مسيرته العلمية ومباحثه اللغوية، الدار المصرية اللبنانية، قاهره، 1994م، صـ5- 62 با اندکی تصرف.
2ـ راغب السرجاني: السيوطي الموسوعي المجتهد، 25 يونيو 2014،
3ـ سعدي أبو حبيب: حياة جلال الدين السيوطي مع العلم، من المهد إلى اللحد، دار المناهل للطباعة والنشر والتوزيع، القاهرة، 1993، صـ72، 73.
4ـ أحمد عبدالرحيم ربابعة: الفكر التربوي عن الإمام السيوطي (رسالة ماجستير)، كلية الشريعة، جامعة اليرموك، السعودية، 1984، صـ48- 60 بتصرف.
ځوابونه