تسامح از دیدگاه سنت نبوی
احادیث و روایات بسیاری در سنت نبوی آمده که بر آسانگیری، تسامحِ دین و اجتناب از تشدد و افراط در آن دلالت دارد و نیز روایات متعددی وجود دارد که بر نهی پیامبر صلی الله علیه وسلم از تشدد و سختگیری در عبادات و التزام ایشان به تسهیل در امور و آسانگیری نسبت به امت، دلالت میکند و آثار و نتایج آن بر صحابه رضی الله عنهم آشکار شده است؛ چنانچه به تأسّی از منهج پیامبر صلی الله علیه وسلم در آسانگیری و بشارت دادن، بسیار حریص بوده و از سختگیری در احکام شرعی و امور دنیوی فاصله میگرفتند. از عبدالله بن مسعود رضی الله عنه روایت است که گفت: «سوگند به ذاتی که غیر از او معبودی نیست، کسی را شدیدتر از پیامبر صلی الله علیه وسلم بر سختگیران ندیدم و نیز کسی را شدیدتر از ابوبکر رضی الله بر آنان ندیدم و من گمان میبرم که عمر رضی الله عنه بیشتر از همۀ اهل زمین، بر سختگیران هراس داشت». (ابو یعلی موصلی؛ شماره حدیث 5022)
صحابۀ کرام منهج نبوی در آسانگیری را به صورت عملی تطبیق نمودند، چنانچه بسیاری از روایات بر این امر دلالت دارد؛ از جمله آنچه عایشه رضی الله عنها از حرص پدرش ابوبکر رضی الله عنه در آسانگیری و استفاده از رخصتهای الهی روایت کرده، و اینکه ابو بکر در هیچ سوگندی حانث نشد تا اینکه خداوند کفارۀ سوگند را نازل کرد. وی (ابوبکر) میگفت: «سوگندی را نمیبینم که غیر آن، برای من بهتر از آن آشکار گردد، مگر اینکه رخصت خداوند را پذیرفته و آنچه بهتر است را انجام میدهم». (بخاری؛ شمارۀ حدیث 4338)
صحابه همواره به روش و رهنمود پیامبر صلی الله علیه وسلم در آسانگیری و تسامح متمسک بودند، چنانچه برخی از تابعین به این امر گواهی داده اند، از جمله عمیر بن اسحاق قرشی که گفت: «من از سایرین، تعداد بیشتری از صحابه را دریافتم و آنان را مردمانی با سیرت بسیار متسامح و دور از سختگیری دیدم». (دارمی؛ شماره حدیث 126)
همچنین ائمۀ مسلمان و فقهای دینِ بعد از عصر تابعین رضی الله عنهم نیز همه بر اتباع از این روش در امور دینی و دنیوی حریص بودند و از رهنمود پیامبر تأسّی جسته و در این امر به صحابه اقتدا میکردند. تابعی بزرگوار قتاده بن دِعامه سدودسی (متوفی 118ق.) میگوید: «رخصتهایی که خداوند برای شما مقرر کرده است را بجویید» (طبری؛ 1/176) نیز تابعی بزرگوار امام سفیان ثوری (متوفی 161ق.) میگوید: «دانشِ نزد ما، رخصت از معتمد است؛ زیرا تشدید را هر کس نیک میپندارد» (ابن عبدالبر؛ 2/784) و احادیث و روایات بیشمار دیگری از این قبیل که به آسانگیری و بشارت دادن در بسیاری از امور دینی و شؤون دنیوی دلالت دارد.
به قلم: خیرالله محمدی
Responses