خیر ملحدان برای مومنان..!!
اخیراً در مورد ایجاد یک مرکز فرهنگی برای ملحدان، گفتوشنودهایی صورت گرفته – و هنوز هم ادامه دارد – که این مرکز توسط برخی از حاکمان عرب تأسیس شده و الازهر مصر را به عنوان مقر و نقطۀ آغاز فعالیتهای خود قرار خواهد داد.
واکنشها در محکومیت این اقدام و هشدار به صاحبان و اهداف آن ادامه دارد. برخی از آگاهان اذعان میکنند که این مرکز نسخۀ اصلاحشدۀ سازمان همنوعش «مؤسسة مؤمنون بلا حدود= بنیاد مؤمنان بدون مرز» است که آن مؤسسه از زمان طنینانداز شدن رسوایی آن در اردن، به شکست و نابودی مواجه شد.
یکی از مهمترین واکنشهایی که تا کنون دراینباره به آن دست یافتم، بیانیهای است که «اتحادیۀ علمای الازهر» در 29 شوال 1445 ه. ق. مطابق با 8 مَی 2024 م. صادر کرد و در آن خواستار تعطیلی «مركز تكوين العربي» و بازخواست مسئولین آن شد.
وقتی این بیانیه که توسط جمعی از علمای الازهر صادر شده را خواندم و واکنشها و عکسالعملهای دیگر را علیه اقدام ملحدان و مرکز آنها دیدم؛ از این واکنش سریع، این بیداری یا بیدارگری، سرحال و خوشحال شدم و با خود گفتم: این بخشی از «خیررسانی» ملحدان برای مؤمنان است؛ چراکه آنها را تحریک میکنند، حسادت، شور و عزمشان را برمیانگیزند، آنان را به اقدامات لازمه تحریک میکنند، و… خیرهای زیاد دیگری که به بار میآورند.
سپس نمونههای زیادی از این «خیررسانی» که ملحدان برخلاف آنچه آنها برنامهریزی میکنند و قصد دارند، برای ما به ارمغان میآورند، به ذهنم آمد.
ازجمله: «نهضت زندیقان» که از قرن دوم هجری فعالیت خود را آغاز کرد و در سطح گسترده و خطرناکی پیشروی و تبلیغات داشت؛ در آن زمان واکنش شدید علما، اندیشمندان و و خطیبان را به دنبال داشت و این خود دلیلی بر تسریع و بلوغ نهضت علمی و فکری شد.
در بحبوحۀ آن نبرد، علم الکلام به ظهور پیوست و پیشگامان و یکّهتازان آن، با حرکت زندیقان و شبهات آنان مقابله کردند. ابوهلال عسکری از جاحظ روایت کرده که: واصل بن عطاء – موسس مکتب اعتزال – نخستین کسی بود که در مورد اقسام ملحدان، خوارج و روافضِ تندرو، دست به قلم برد.. (كتاب الأوائل، ص:374).
معتزله – و سایر متکلمان – در مقابله با حرکت الحاد و زنادقه به خوبی عمل کردند و در دفاع از اسلام و عقاید و احکام آن و دفع حملات و دستدرازیهای زندیقان و ملحدان و خنثی کردن سموم آنها، سدّی غیر قابل نفوذ ایجاد کردند.
سپس علم کلام به یک علم مستقل تبدیل شد، با ساختاری استوار، قواعد و ارکان ثابتی که موجب تقویت اعتقادات و رفع شبهات شد. علامه ابن خلدون در مقدمهاش میگوید: «خلاصه، باید دانست که این علم که علم کلام است، در این برهه بر طالب علم لازم نیست؛ زیرا که اکنون ملحدان و زندیقان معدوم شدهاند و ائمۀ اهلسنت با نوشتهها و تصنیفاتشان به قدر کافی به آن پرداخته و ما را بینیاز کردهاند».
مقتضای گفتۀ ابن خلدون این است که علم کلام دانشی است که هرگاه ملحدان و بدعتگذاران ظاهر میشوند و شبهات خود را نشر نموده و سروصدای خود را بلند میکنند، برای پیشگیری و ممانعتشان بهکار میآید. «وَإِنْ عُدْتُمْ عُدْنَا» (اسراء:8) «و اگر برگردید، ماهم باز میگردیم». و سلاح علم کلام: علم و عقل، حجّت و برهان، و قدرت بیان است.
همچنان: به یاد آوردم که در دهههای 1960 و 1970 قرن گذشته، موج الحاد و مارکسیسم، که مدارس و دانشگاههای مراکشی ما را فرا گرفت؛ با چالشها و الحاد بیادبانهای که داشت، باعث خیر شد و ظهور جنبش اسلامی را در میان جوانان و دانشجویان درپی داشت.
و نیز: در آن زمان خود دولت مراکش خطر جریان روشنفکری چپ مارکسیست را احساس کرد؛ بنابراین ابتدا برای تأسیس «دارالحدیث الحسنیه» و بعداً «بخش مطالعات اسلامی» ابتکار عمل را به دست گرفت.
امروز، حرکت زندیقان عرب، با کمک مالی سخاوتمندانۀ بن زاید، میآید تا بسیاری از مردم خفته را بیدار کند و بسیاری از ناآگاهان را آگاه کند. ما امیدواریم که بتواند بقیۀ ازهریان و علمای مسلمان را بیدار کند و انرژیهای متوقف شده و تلاشهای متوقع آنها را بسیج کند.
طبل آتئیسم و ملحدان، به اسلام و مسلمانان آسیب نمیرساند؛ بهقدری که فرصتی برای بهبود وضعیت و تلاش برای اصلاح و تقویت ایجاد میکند. اما آنچه واقعاً مضر است، نفوذ بیسروصدا و فریب ظریف آنهاست.
خداوند متعال میفرماید: «وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» (بقرة:216) «چهبسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آنکه آن برای شما بهتر باشد، و چهبسا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه آن برای شما بد باشد، و خدا میداند، و شما نمیدانید».
به قلم: دکتر احمد ریسونی
ترجمه: عبدالناصر امینی
پاسخ ها