مظاهر ضعف ایمان (1)

طوری که قوت ایمان شرط و از جمله عوامل برای رستگاری و کامیابی است، به عین شکل ضعف ایمان از جمله عوامل و اسباب شکست و مسدود شدن راه‎های نصرت الهی است. طوری که در بحث عوامل معنوی نصرت الهی گفته شد، ایمان قوی عامل جذب نصرت الهی است به عین شکل ضعف ایمان نیز سبب سلب نصرت الهی می‎‎شود و این که ایمان یک امر باطنی است که تعلق با باورهای درونی دارد، لذا ضعف و قوت آن به حواس درک نمی‎شود، پس چگونه می‎توان تشخیص نمود که ایمان قوی است یا ضعیف؟

در جواب می‎توان گفت قوت و ضعف ایمان با مظاهر آن شناخته می‎‎شود، اثر ایمان در عمل انسان انعکاس پیدا می‎‎کند هر قدر ایمان قوی و محکم وجود داشته باشد به همان مقدار در عمل انسان اثر ایمان آشکارمی شود پس می‎توان از مظاهر ایمان به قوت و ضعف آن پی برد، که می‎توان موارد ذیل را از جمله مظاهر ضعف ایمان شمرد:

1ـ دلباختن به مظاهر دنیا:

از جمله مظاهر ضعف ایمان دلباختن به دنیا و میلان قبلی به سوی آن است، این عمل سبب شکست آشکار برای مسلمانان در غزوه احد گردید: «مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا وَمِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ» [آل عمران: 152] «گروهی از شما دنیا می‎‎خواست و گروهی آخرت را سپس شما را الله متعال از کفار برگردانید».

ایمان قوی ایجاب می‎‎کند تا هر امری که در دنیا وقوع پیدا می‎کند بدون اثرگزاری الله متعال صورت نمی‎گیرد چی کامیابی و چه شکست و ناکامی ولی اگر کامیابی و یا ناکامی به سبب ظاهری دیده شود عامل سقوط می‎‎گردد نمونه بارز آن غزوه حنین است که مسلمانان را کثرت تعداد و وسائل جنگی در تعجب انداخت و فکر کردند که از کمبود شمار لشکریان شکست نخواهند خرد این عمل باعث شکست نخستین‎شان گردید الله متعال می‎‎فرماید: «لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ وَيَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئًا وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ» [انفال: 25] «بی‎گمان الله متعال شمارا در بسا مواردی یاری نمود و در روز حنین آنگاه که شمارا زیادت تعداد‎تان در تعجب انداخت، هیچ سودی برای شما نرسانید و زمین بر شما با وجود فراخی آن تنگ شد باز شما پش گردانید و فرار نمودید».

اما در صلح حدبییه ایمان قوی و اخلاص قبلی آن‌ها را الله متعال تمجید می‎‎کند و آن را مایه پیروزی می‎داند می‎‎فرماید: «لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا» [فتح:18]  «الله متعال از مؤمنان خوشنود شد آنگاه که با تو (ای پیامبر) زیر درخت بیعت نمودند، الله متعال دانست در قلب آن‌ها(ایمان و اخلاص را) بر آن‌ها سکینه نازل نمود و فتح نزدیک».

ابن کثیر رحمه‌الله «فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ» را به صدق، وفا، اطاعت و پیروی تعبیر نموده است. (1) خلاصه این آیه نشانگر این مطلب است که ایمان خالص سبب پیروزی و کامیابی است و از این بهتر ایمان که تا مرگ همرای پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم بیعت و تعهد نمودند.

همین باعث شد که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم تاکید بر این داشت که در لشکر کسانی اضافه شوند که ایمان قوی داشتند و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم می‎‎فرمود: «أبغوني الضعفاء فإنما ترزقون وتنصرون بضعفائكم»،(2) (برای من ضعیفان را جستجو کند بی‎گمان برای شما روزی داده می‎‎شود و شما را یاری می‎‎شود توسط ضعیفان شما). و همچنان می‎‎فرمود: «إنما ينصر الله هذه الأمة بضعيفها، بدعوتهم وصلاتهم وإخلاصهم»؛(3) (الله متعال این امت را توسط ضعیف آن‌ها نصرت می‌کند و با دعا نماز و اخلاص آن‌ها). علت عمده این کار اینکه اشخاص ضعیف و نا توان بجز از الله متعال به اسباب ظاهری نمی‎بینند چون اسباب ظاهری با خود ندارند.

2ـ ارتکاب گناه و معصیت:

ارتکاب گناهان نیز از جمله موانع نصرت الهی شمرده می‎‎شود؛ چون ایمان صفتی است که رابطه مستقیم با قلب انسان دارد و اطلاع و آگاهی یافتن بر قلب از توان انسان نیست اما در ظاهر آثاری دارد که ترجمان ایمان به حساب می‎‎آید از این آثار به اعمال تعبیر کرده اند از این روز نشانه ضعف ایمان ارتکاب گناهان است که گناه زمینه شکست را برای لشکر مهیا می‎‎کند.

غزوه احد نمونه بارز این امر است که نافرمانی و ارتکاب گناه سبب شد تا صفحه جنگ تغیر خورد و کامیابی دست یافته مسلمانان به شکست تبدیل شود الله متعال می‎‎فرماید: «وَلَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَعَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا أَرَاكُمْ مَا تُحِبُّونَ» [آل عمران: 152] «و به حقیقت، صدق وعده خدا را که شما را بر دشمنان غالب گرداند، آنگاه دریافتید که غالب شدید و به فرمان خدا کافران را به خاک هلاک افکندید و همیشه بر دشمن غالب بودید تا وقتى که در کار جنگ احد سستى کرده اختلاف انگیختید و نافرمانى حکم پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم نمودید».

 علامه اندلسی رحمه‌الله روایتی را نقل کرده است که عمر فاروق رضی‌الله‌عنه سعد بن ابی وقاص رضی‌الله‌عنه را هنگامی که به جنگ قادسیه در عراق می‎‎فرستاد، توصیه نمود از جمله توصیه‎های ایشان این بود: «خودت و لشکریانت را دستور می‎دهم به ترس از الله متعال زیرا ترس از خداوند متعال بهترین وسیله جنگ در مقابل دشمن و قوی ترین نیرنگ جنگی است، تو و لشکریانت را دستور می‎دهم که تا حراست شما از گناه بیشتر از دشمن باشد چون گناه لشکر، ترسناک ترین چیز است از دشمن‎شان بی‎گمان یاری شما به سبب گناهان دشمنان شما است اگر این نبود ما بر ایشان هیچ سلطه‎ای نخواهیم داشت چون شمار و وسایل جنگی‎تان کمتر از شمار و وسایل جنگی آن‌ها است واگر در معصیت و گناه باهم برابر باشید بی‎گمان آن‌ها بر ما چیره خواهند شد». (4)

 سعد بن ابی وقاص رضی‌الله‌عنه هنگامی که از نهر دجله می‎‎گذشت گفت: «حسبنا الله ونعم الوكيل، والله لينصرن الله وليه، وليظهرن الله دينه، وليهزمن الله عدوه، إن لم يكن في الجيش بغي أو ذنوب تغلب الحسنات»،(5) (الله متعال برای ما کافی و کار ساز نیکو است هر آیینه الله متعال دوستش را یاری می‎کند و دین خویش را آشکار و غالب خواهد ساخت و دشمنش را شکست خواهد داد، اگر در میان لشکر بغاوت و گناهانی نباشد که بر نیکی‎ها چیره شوند). در این گفته‎های خویش به تقوا اشاره کرده است که اگر در میان ما سرکشی و گناهان نباشد گناهانیکه بر نیکی‎ها غالب می‎شود. بی‎گمان ما را یاری خواهد شد.

ایمان تنها به شعار دادن آن نیست بلکه به تعقیب ایمان عبادت الله متعال است، استعانت جویی خالصانه از خدا نیازمند عبادتی خالصانه است. بنابراین، مؤمنانی که خالصانه خدا را عبادت می‎کنند و در عبادت شرک نمی‎ورزند، خدا را به عنوان همه کاره هستی می‎پذیرند و تنها به او امید می‎بندند؛ زیرا می‎دانند که تنها اوست که اسباب ساز است و به اسباب، قدرت تأثیر می‎دهد؛ وگرنه اگر مشیئت و اذن الهی نباشد هیچ سببی تأثیری نخواهد داشت؛ چنانکه آتش بر ابراهیم علیه‌السلام تأثیری نداشت.

فرماندهان جنگ در شام چون از کثرت تعداد دشمن خبر شدند، فورا به ابوبکر صدیق و عمر رضی‌الله‌عنهما اطلاع دهی نمودند، ابوبکر صدیق رضی‌الله‌عنه در جواب در ضمن توصیه‎های لازم این مطلب را رسانید که همانند شما از قلت و کمبود تعداد شکست نمی‎خورید مگر اینکه مرتکب گناه شوید. (6)

ادامه دارد….

پاورقی‌ها:

1ـ تفسیر ابن کثیر ج ج4 ص 205.

2 ـ سنن ابی داود، باب فی الانتصار برذل الخیل و الضعفه ج 3 ص 32.

3 ـ سنن النسائی، الجهاد، باب الاستنصار بالضعیف ج 6 ص 45.

4ـ العقد الفريد، لابن عبد ربه الأندلسي، ج۱، ص۱۳۰، ناشر: دارالكتاب العربي بيروت، 1403هـ  ـ1983م.

5 ـ رواه الطبري في تاريخه، ج۲، ص۴۶۱، ابن كثير، البداية والنهاية، ج۷، ص۶۵.

6 ـ البدایه والنهایه، لابن کثیر، ج7، ص 8.

 

به قلم: مولانا عبدالسلام عابد

Related Articles

Responses

Your email address will not be published. Required fields are marked *