جایگاه مسجد اقصی نزد مسلمانان (2)

مسجد الاقصی یکی از موقوفات عمری برای امت اسلامی است

در دوران فتوحات شام و عراق، فلسطین از جمله مناطقی بود که در ایام حکومت عمر بن خطاب (رضی‌الله‌عنه) توسط مسلمانان فتح شد. فاروق اعظم (رضی‌الله‌عنه) تعهد خود را به مردم مسیحی ایلیا (اورشلیم) مبنی بر امنیت، صلح، بردباری و همزیستی با آنان نوشت. دربارۀ اراضی فتح شده و سرنوشت آن، ابتداءً خلیفه تصمیم داشت که آن‌ها را میان برخی از مجاهدان و فاتحان تقسیم نماید، اما علی بن ابوطالب و معاذ بن جبل (رضی‌الله‌عنهما) پیشنهاد نمودند که از این کار دست بکشد و اراضی فتح شده را تقسیم نکند. (الأموال لأبي عبيد ص75).

ابوعبيد می‌گويد: «عمر (رضی‌الله‌عنه) به شهر جابيه آمد و قصد داشت زمين‌ها را ميان فاتحان تقسيم کند. معاذ (رضی‌الله‌عنه) به ايشان گفت: اگر چنين کنی پس از مرگ آنها، اين زمين‌ها به دست فرزندان‌شان و گاهی به دست زنی می‌افتد و برای کسانی که بخواهند در راه خدا جهاد نمايند، چيزی نمی‌ماند. پس بايد چاره‌ای بينديش که هم برای اين نسل و هم برای نسل‌های بعدی کارآمد باشد. (اقتصاديات الحرب، ص217).

عمر (رضی‌الله‌عنه) این مشوره را پذیرفت و در جمع صحابه گفت: «اگر اين زمين‌ها را تقسيم بکنم، برای هميشه به دست عده‌ای سرمايه‌دار خواهند چرخيد و مسلمانان بعدی در آن سهمی نخواهند داشت، در حالی که قرآن می‌گويد: «وَالَّذِينَ جَاءُوا مِنْ بَعْدِهِمْ» و اين آيه همۀ کسانی را که تا قيامت خواهند آمد، در بر می‌گيرد.» بدين صورت رأی عمر (رضی‌الله‌عنه) و بزرگان صحابه بر تقسيم نکردن زمين‌هايی که از کفار گرفته بودند، استوار گرديد. (أخبار عمر، ص 210).

امیرالمؤمنین عمر بن خطاب (رضی‌الله‌عنه) دید که وقف آن به نفع مسلمانان است و آن را وقف کرد و مسلمانان بر آن توافق کردند و حاکمان مسلمان [پس از وی نیز] بر همین اساس با فلسطین و شهر مقدس آن، تعامل کردند و همواره به آن شهر و مقدساتش رسیدگی نموده و آن را بازسازی کردند. به عنوان مثال: ایوبیان و پس از آنان ممالیک، بناهای موقوفۀ زیادی در شهر مقدس تأسیس نموده و مرتباً از آنها مراقبت کردند.

بنابراین، تصور وقف در فلسطین و بیت المقدس از جانب امیرالمؤمنین عمر (رضی‌الله‌عنه)، حکمتی بود که خداوند به او الهام کرد و این امر در سخنانش به سعد بن ابی وقاص (رضی‌الله‌عنه) پس از فتح عراق، مشهود بود: «اگر آن را بین آنها (یعنی ارتش و سربازان) تقسیم کنید، برای کسانی که بعد از آنها می‌آیند، چیزی باقی نمی‌ماند!».

این همان چیزی است كه خلفای پس از عمر (رضی‌الله‌عنه) نیز تأیید کردند و از او الگو گرفتند و متوجه شدند که عمر (رضی الله عنه) از این اقدام چه هدفی داشته و نبوغ عمری که خداوند به او داده بود، در آن آشکار گردید. این کارِ عمر (رضی‌الله‌عنه) در واقع اعلان روشن و یقینی بود که این سرزمین در تمام اعصار و تبدیل زمان‌ها، در ملکیت عموم مسلمانان باقی خواهد ماند. و این معنی دقیق در کلام خلیفه عادل عمر بن عبدالعزیز (رضی‌اللّه‌عنه) مشهود بود که فرمود: «این زمینی است که اولین مسلمانان برای آخرین آنها وقف کرده‌اند، پس هیچ‌کس حق ندارد آن را به خود اختصاص دهد». (تاريخ دمشق، 2/ 200)

 

ادعای صهیونیست‌ها دربارۀ فلسطین: دروغ سرزمین موعود و معبد ادعایی سلیمان

یکی از بزرگ‌ترین ادعاهایی که صهیونیست‌ها با همکاری دولت‌های تندروِ اشغالگر، دربارۀ فلسطین و اثبات منشأ تاریخی و کهن خود در این سرزمین ساخته‌ و پرداخته‌اند؛ دروغ معبد و سرزمین موعود است. اگر ما از آخرین بخش این داستان شروع کنیم، می‌توانیم ببینیم که مسجد الاقصی مدت زمان طولانی، پیش از دورهٔ سلیمان (علیه‌السلام) ساخته شده است. پس چگونه می‌تواند هیکل سلیمان (فرضی) زیر مسجد الاقصی وجود داشته باشد، همان‌طور که امروز اشغالگران ادعا می‌کنند؟

بیشترین حفریاتی که صهیونیست‌ها زیر حرم مقدسِ قدس انجام داده‌اند، هیچ چیزی از ادعاهای آنها در مورد وجود هیکل را ثابت نکرده و بسیاری از باستان‌شناسان یهودی و غیر یهودی، ادعاهای صهیونیست‌ها در مورد وجود هیکل را تکذیب کرده‌اند. (البته اشارۀ ما به همۀ یهودیان نیست، زیرا برخی از آنان به پروژهٔ رژیم صهیونیستی در اصل اعتراض دارند).

در سال 1930، هنگامی که کمیته‌ای بین‌المللی تحت پوشش سازمان ملل متحد تشکیل شد و به مدت بیش از یک ماه تحقیقات خود را انجام داد و با شنیدن شهادت‌های زیادی از شهود عرب و یهود، و مطالعه تمامی اسناد ارائه شده توسط دو طرف، در نهایت گزارش خود را چنین نوشت: «دیوار غربی تنها به مسلمانان تعلق دارد و حق مالکیت مستقیم آن، تنها برای آن‌ها است؛ زیرا بخش جدایی ناپذیر حرم شریفی است که به املاک وقف ملک افضل، برادرزادۀ صلاح الدین ایوبی و به مسلمانان تعلق دارد. همچنان ملکیت پیاده رو واقع در مقابل دیوار غربی و روبروی محلۀ معروف به حارة المغاربة، طبق احکام شریعت اسلامی از موقوفات است».

این گزارش بین‌المللی از لحاظ تاریخی، دینی و قانونی دیوار براق گوه است که دیوار براق حق مسلمانان می‌باشد. همچنان دائرة ‌المعارف بریتانیا نیز همین امر را تأیید کرده و گفته است: «نمی‌توان قطعاً ادعا کرد که هیکل در حرم مسجد الاقصی واقع بوده است، به خصوص که تیتوس آن را در سال ۷۰ میلادی نابود کرده و هیچ چیزی از آن باقی نگذاشته و تمامی نشانه‌هایش را پاک کرده است، بنابراین جستجوی آن نیز بی‌فایده خواهد بود.»

اختراق بزرگی که در فرهنگ و ارزش‌های غربی توسط برخی نویسندگان، تاریخ‌نگاران، و مردان دین، و تحریف‌گران منسوب به صهیونیسم به وجود آمد و ادعاهای دروغین آنان در بارۀ ایدۀ هیکل سلیمان و باور به سرزمین موعود، که به دلیل آن، امروز بدون دلیل خون بی‌گناهان را می‌ریزند؛ در واقع تنها دروغ‌ها و انحرافات باطلی هستند که بسیاری از مردم دین مسیحی و علمای باستان‌شناس در تحقیقات جدی و بی‌طرفانۀ خود، حتی خود یهودیان نیز به روشنی آنها را رد کرده‌اند.

به عنوان مثال، اسرائیل فنکلشتاین باستان‌شناس اسرائیلی و یکی از اعضای دانشگاه تل‌آویو و یکی از افرادی که با دیدگاه تعدادی از محققان یهودی و غربی هم‌عقیده است که تمام حفاری‌ها و کاوش‌ها در زیر حرم مقدس، مسجد الاقصی و مسجد قبة الصخرة هیچ دلیلی برای صحت ادعای “سرزمین موعود” و داستان هیکل به دست نیاورده‌اند. به همین ترتیب، پروفسور زئیو هرتزوگ، باستان‌شناس از دانشگاه تل‌آویو، که در بسیاری از مأموریت‌ها و کارهای حفاری در اورشلیم، اریحا و مناطق گسترده‌ای از فلسطین شرکت کرده، به نتیجه‌ای یکسان رسیده است و می‌گوید: «زمان آن فرا رسیده است که به جستجوی چیزی که وجود نداشته است، پایان دهیم». افراد دیگری نیز به همین نتایج واقعی رسیده‌اند، از جمله کن اسپیرو، جان کراسان، و منذر اسحاق.

مسلمانان دیدگاه روشنی دارند که از قرآن کریم و از عقیده و تاریخ ما الهام گرفته است؛ و حقیقت داوود و سلیمان و پیامبران بنی اسرائیل (علهیم‌السلام) را که در قرآن حکیم، به ما به ارث رسیده را بیان می‌دارد که آنان در مسیر صلح، عدالت، اصلاح و دعوت به عبادت خداوند و پرهیز از ظلم و ستم و تجاوز به دیگران بودند.

 

مسجد الاقصی و فرقه منصوره

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) فرمود: «لا تزال طائفة من أمتي على الدين ظاهرين لعدوهم قاهرين لا يضرهم من خالفهم إلا ما أصابهم من لأواء حتى يأتي أمر الله وهم كذلك». قالوا: يا رسول الله وأين هم؟ قال: «ببيت المقدس وأكناف بيت المقدس»، «پيوسته گروهی از امت من بر دين هستند و بر دشمنان‌شان چيره‌اند. کسانی که با آنان مخالفت می‌ورزند ضرری به آنان نمی‌رسانند، مگر سختی و رنجی که به آنان می‌رسد، تا اينکه امر خداوند می‌آيد در حالی که آنان بر همان حالت هستند». صحابه عرض کردند: ای رسول خدا! آنان کجايند؟ فرمود: «در بيت المقدس واطراف بيت المقدس».

همچنان از ابودرداء (رضی‌الله‌عنه) روایت است که گفت: رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) فرمود: «ألا وإن الإيمان ـ حين تقع الفتن ـ بالشام»، «آگاه باشيد ـ که هنگام وقوع فتنه ـ ايمان در شام است».

فلسطین سرزمینی مقدس است که خداوند اطراف آن را برکت داده است. این سرزمین، سرزمین مقاومت و پایمردی، و همچنان محل محشر و رستاخیز است. به دلیل اهمیت بیت‌المقدس و مقاومت در آن، بسیاری از مسلمانان از صحابه، تابعین و دیگران به آنجا روی آوردند. برخی از آنان در زمان فتح اسلامیِ سرزمین شام به آنجا آمدند، و برخی دیگر بعداً به قصد زیارت، برکت‌جویی، کسب علم و مقاصد دیگر به آنجا سفر کردند. (داوود وسليمان عليهما‌السلام، می حسن، ص449). 

از جمله صحابه‌ای (رضوان الله علیهم) که در قدس ساکن شدند:

عبادة بن صامت (رضی‌الله‌عنه): در غزوات رسول اللّه (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) شرکت کرد و در فتح مصر حضور داشت. وی در دوران خلافت عثمان بن عفان (رضی‌الله‌عنه) در سال ۳۴ هجری در قدس درگذشت و در آنجا نسل خود را به جا گذاشت.

شداد بن اوس خزرجی انصاری (رضی‌الله‌عنه): صحابی که خلیفه عمر بن خطاب (رضی‌الله‌عنه) او را به امارت حمص منصوب کرد. او دانشمندی بود که به فلسطین نقل مکان کرد و در قدس ساکن شد. وی در دوران خلافت معاویه (رضی‌الله‌عنه) درگذشت و قبر او در مقبره الرحمة نزدیک بیت‌المقدس قرار دارد. او نیز در قدس فرزندانی به جا گذاشت. (الأعلام، الزركلي، ۳/۲۳۲).

واثلة بن أسقع (رضی‌الله‌عنه): در نزدیکی دمشق در شام سکونت داشت، سپس به بیت‌المقدس نقل مکان کرد و در آنجا درگذشت.

یزید بن سلام (رضی‌الله‌عنه): غلام عبد الملک بن مروان بود. او از اهالی قدس بود و در ساخت مسجد قبة الصخرة و مسجد الأقصی با رجاء بن حيوة همکاری کرد. (الإصابة، ابن حجر، ۱/۴۲۵).

عبد الله بن محیرز جمحی (رضی‌الله‌عنه): در شام زندگی می‌کرد و به عبادت مشغول بود. سپس به بیت‌المقدس نقل مکان کرد و در آنجا درگذشت.

زیاد بن ابی سودة (رضی‌الله‌عنه): از بیت المقدس بود و از عبادة بن صامت و ابو هریره (رضی‌الله‌عنهما) روایت کرد. وی یکی از افراد مورد اعتماد در نقل حدیث بود.

و سایر صحابه و تابعین و برترین افراد امت اسلام؛ از جمله علما، فقها، زاهدان و عبادت‌گزاران که خداوند بر همه آنها رحمت روا دارد.

و در نهایت می‌گوییم: مسجد الأقصى وقف مسلمانان و تا روز قیامت حق آنها است؛ زیرا آنها وارثان پیامبران و فرستادگان الهی (علیهم‌السلام) هستند. این مسجد نماد انتخاب خداوند متعال برای پیام رسالت اسلام است که خاتمه و تکمیل کننده همه رسالت‌های پیشین است و آنها را تصدیق نموده و بر آنها برتری دارد. چنان‌که خداوند متعال می‌فرماید: «وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِناً عَلَيْهِ» (مائده:48) «و ما کتاب را به حق به سوی تو فروفرستاديم در حالی که کتاب‌های پيش از خود را تصديق می‌کند و بر آنها نگهبان است».

پس مسلمانان به همه پیامبران و رسالات آسمانی ایمان دارند و تجلیل و احترام به آنها را جزئی از دین خود می‌دانند. آنها معتقدند که توانایی بیشتری برای حفاظت از قدس و مسجد الأقصی دارند. صلح برقرار نخواهد شد مگر با بازگشت حق به صاحبانش و خروج صهیونیست‌ها از قدس و فلسطین به کشورهایی که دهه‌ها پیش با حمایت بریتانیا و قدرت‌های استعماری غربی از آنجا آمده‌اند.

مبارزه مردم فلسطین یک حق مقدس در شرایع آسمانی و قوانین بین‌المللی است. در پشت سر آنها، امت اسلامی و عربی و آزادگان جهان قرار دارند، که به خاطر حق دینی، تاریخی و انسانی خود در سرزمین فلسطین و پاکسازی آن از دشمنان ناگهانی، از آنها حمایت می‌کنند.

 

منابع ومآخذ:

  1. القرآن الكريم
  2. أخبار عمر وأخبار عبد الله بن عمر، تأليف علي الطَّنطاوي، ناجي الطَّنطاوي، المكتب الإِسلامي، الطَّبعة الثَّامنة، 1403 هـ 1983 م.
  3. الإصابة في تمييز الصَّحابة لأحمد بن عليِّ بن حجر العسقلانيِّ، تحقيق عليٍّ محمَّد البجاويِّ، دار النَّهضة – مصر.
  4. الإعلامية في الخطاب القرآني، زهراء البرقعاوي، دار كنوز المعرفة العلمية، الطبعة الأولى، 2019م.
  5. الأموال لأبي عبيد قاسم بن سلام، تحقيق: محمَّد خليل هرَّاس، دار الفكر بيروت، الطَّبعة الثَّانية 1395 هـ.
  6. الأنبياء الملوك داود وسليمان (عليهما السلام) وهكيل سليمان المزعوم، علي محمد الصلابي، دار ابن كثير، بيروت.
  7. تاريخ دمشق، أبي القاسم علي بن عساكر، تحقيق مطاع الطَّرابيشي، مطبوعات مجمَّع اللُّغة العربيَّة ـ دمشق.
  8. صحيح مسلم، مسلم بن الحجاج، تحقيق: محمد عبد الباقي، دار إحياء التراث العربي، بيروت، ط2، 1972م.
  9. الطبقات، محمد بن سعد بن منيع الزهري، تحقيق: علي محمد عمر، مكتبة الخانجي للطباعة، القاهرة، ط1، 1421ه، 2001م.

10.عمر بن الخطاب، علي محمد الصلابي، دار ابن كثير، دمشق، ط1، 2003م.

  1. في ظلال القرآن، سيد قطب، دار الشروق، القاهرة، ط17، 1412ه.

12.المسجد الأقصى، موقع قصة الإسلام، 18/02/2014م.

 

نوشتۀ: دکتر علی صلّابی

ترجمه: عبدالناصر امینی

 

Related Articles

Responses

Your email address will not be published. Required fields are marked *