دعا کلید اجابت و نصرت (1)

از جمله عوامل اجابت و جلب نصرت و یاری الله متعال دعا است انسان باید با ذکر الهی و دعا پیوند خویش را با خدایی حفظ کند که همه هستی در اختیار اوست و اگر بخواهد آتش را گلستان میکند و اثر اسباب را سلب میکند و بیاسباب پیروزی را رقم میزند. مؤمنان در هر کاری از جمله اقتصادی میبایست دست به دعا بردارند و با اتصال به منبع لایزال قدرت و ثروت و عزت از او بخواهند تا با اسباب یا بیاسباب آنان را موفق سازند؛ چرا که خزائن هستی در اختیار خدا است چون مسلمان به این عقیده و باور است که یاری تنها از سوی الله متعال است هیچ ارتباطی با کثرت اسباب و افراد ندارد. از این رو قرآنکریم نبردهای رویارویی مسلمانان با کفار را که در قرآنکریم یاد آور میشود، گوشهای از دعای مسلمانان را یاد آور میشود که هنگام رویارویی با کفار دست به دعا و تضرع زده از خداوند متعال طلب یاری کرده اند. از رویارویی مسلمانان تحت قیادت طالوت در مقابل جالوت الله متعال در قرآنکریم یاد آور میشود که:
«وَلَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُوا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ» [بقره:250] «در زمانی که با جالوت و سپاهیانش روبرو شدند، گفتند: پروردگارا صبر را بر دلهای ما بریز و قدمهایمان را استوارکن و بر گروه کافران پیروزمان کن».
در حقیقت طالوت و سپاه او سه چیز طلب کردند. نخست صبر و استقامت، دومین تقاضاى آنها از خدا این بود که گامهاى ما را استوار بدار تا از جا کنده نشود و فرار نکنیم. در واقع دعاى اول جنبه باطنى و درونى داشت و این دعا جنبه ظاهرى و برونى دارد و مسلما ثبات قدم از نتایج روح استقامت و صبر است، سومین تقاضاى آنها این بود که «ما را بر این قوم کافر یارى فرما و پیروز کن» که نتیجه نهایى صبر و استقامت و ثبات قدم است. این دعایی است که قبل از آغاز نبرد و جنگ به آن رو آوردند که نتیجه آن کامیابی در حق طالوت و لشکر وی میشود. از همین سبب روش مبارک پیامبر صلیاللهعلیهوسلم در نبردها با کفار دعا و طلب نصرت از الله متعال بود.
نمونه آن در غزوه بدر یافته میشود هنگامی که لشکر مسلمانان با کفار روبرو شدند پیامبر صلیاللهعلیهوسلم دست به دعا شدند، روبری قبله دستهای مبارک خود را بالا کرده و فریاد نمود و به حدی دستهای مبارک را بالا نمود که چادر از شانههای مبارکشان به زمین افتید و ابوبکر رضیاللهعنه چادر مبارکشان را به شانه هایشان انداخت. از پشت پیامبر صلیاللهعلیهوسلم را به خود نزدیک کرد و گفت: ای نبی خدا! کفایت میکند. الله متعال وعده خویش را برایتان تحقق میبخشد الله متعال این آیه مبارک را نازل فرمود:
«إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجَابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُمْ بِأَلْفٍ مِّنَ الْمَلائِكَةِ مُرْدِفِينَ» [انفال:9] «(بیادآورید) هنگامی که از پروردگارتان (فریاد و) یاری میخواستید، پس او (خواستۀ) شما را پذیرفت. (و فرمود:) من شما را با یک هزار از فرشتگان، که پیاپی فرود میآیند، یاری میکنم».
الله سبحانه و تعالی ایشان را با فرشتههای آسمانی یاری کرد. (1) به عین شکل جای دیگری نیز طلب یاری و کمک میکند: «اللهم منزل الكتاب، سريع الحساب، مجري السحاب، هازم الأحزاب، اللهم اهزمهم وزلزلهم وانصرنا عليهم». و همچنان دعا میکرد که «اللهم أنت عضدي، وأنت نصيري، بك أجول، وبك أصول، وبل أقاتل». (2) همچنان در مورد غزوه بدر در کتابهای سیرت آمده است آنگاه که با قریش روبرو شد در حالی که آنها با تعداد زیادی و با فخر و تکبر از مکه بیرون شده بودند که غرور ابوجهل نشانگر آن بود، پیامبر صلیاللهعلیهوسلم در دعا و تضرع به سوی الله متعال گفت: «اللهم هذه قريش قد أتت بخيلائها تكذب رسولك، اللهم فنصرك الذي وعدتني» (3) پروردگارا! این قریش است که با غرور و تکبر خود آمده است در حالی که پیامبرت را تکذیب میکنند؛ بار الها! نصرت و یاری خویش را که برای من وعده کردهای.
ابن کثیرO در البدایة و النهایة شب غزوه بدر را یادآور میشود که تمام لشکر در خواب بودند، اما پیامبر صلیاللهعلیهوسلم در کنار درخت نماز خوانده و در سجده خویش بار بار به تکرار این کلمات را میگفت که : «يا حيُّ يا قيوم» و به اصرار طلب یاری میکرد از الله متعال. (4)
امام ترمذی از انس بن مالکC روایتی را نقل کرده است که پیامبر صلیاللهعلیهوسلم زمانی که به غزوه میرفت این دعا را میخواند: «اللهم أنت عضدي وأنت نصيري وبك أقاتل». (5) الله متعال زمینه اجابت دعا را در میدان نبرد جهت کمک خواستن فراهم ساخته و آن را از جمله موارد اجابت دعا خوانده است میفرماید: «ثنتان لا تردان أو قلَّما تردَّان:الدعاء عند النداء، وعند البأس حين يُلْحِمُ بعضهم بعضاً» (6) دو چیز رد نمیشود، یا در بعض موارد اگر رد شود: دعا در وقت ندا یعنی آذان و دوم در وقت جنگ هنگامی که جنگ ونبرد گرم میشود میان دو گروه.
این حدیث از یک طرف مؤثریت دعا را نشان میدهد و از طرف دیگر موقعیت آن را و کسی به این فکر هم نباشد که به دعا نیازی نیست چون چیزی به انسان مقرر باشد و در تقدیر برای انسان نوشته است به دعا چه نیازی است؟ نخیر چنین نیست دعا به حدی موثر است که حتی در تقدیر مؤثر است پیامبر صلیاللهعلیهوسلم فرموده است: «لا يردَّ القضاء إلاّ الدعاء» (7) قضاء و فیصله الله متعال را بجز دعا چیزی دیگری رد نمیکند.
در حقیقت تشویق به سوی دعا است نباید به یأس و ناامیدی رو آورد، بلکه وسیله بزرگی برای جلب کمک و نصرت الهی است. حتی دعا در مقابل قضاء و قدر در مقابله است پیامبر صلیاللهعلیهوسلم میفرماید: «لا يغني حذر من قدر، والدعاء ينفع مما قد نزل ومما لم ينزل، وإنَّ البلاء ينزل فيتلقاه الدعاء، فيتعالجان إلى يوم القيامة». (8) ترس هیچ فایدهای در مقابل قدر نمیبخشد و دعا مفید است در آنچه که نازل شده و آنچه که نازل نشده است (اگر با مشکل دچار شده باشد یا نشده باشد) دعاء هنگام نزول مصیبت در مقابل بلاء و مصیبت ایستادگی میکند و در مقابل یکدیگر تا روز قیامت ایستاده میشوند.
از این همه روایات این مطلب واضح و آشکار است که دعا از جملۀ اسباب مؤثر در جلب نصرت الهی است، بخصوص دعایی که از ضعفاء و اشخاص ناتوان صورت گیرد. پیامبر صلیاللهعلیهوسلم میفرماید: «إنما ينصر الله هذه الأمَّة بضعيفها بدعوتهم وصلاتهم وإخلاصهم» (9) (بیگمان الله متعال این امت را به توسط دعاء، نماز و اخلاص اشخاص ضعیف و ناتوان یاری میبخشد).
ادامه دارد….
به قلم: مولانا عبدالسلام عابد
پاورقیها:
[1]ـ صحیح مسلم ،كتاب الجهاد والسير، باب الإمداد بالملائكة رقم 1763.مسند أحمد بن حنبل ج 1 ص 30-31رقم 208 وقال الشيخ/أحمد شاكر:سنده صحيح، ورواه مسلم (1763)، وأصله في البخاري، وانظر جامع الأصول(8/183).
2ـ سنن أبي داود كتاب الجهاد، باب: ما يدعي عند اللقاء شماره حدیث، 2291.[1]
3ـ سیره ابن هشام ج 3 ص 168.
4 ـ ابن کثیر البدایه والنهایه ج 5 ص 82.
5ـ سنن ترمذی، کتاب الدعوات رقم3584 و این روایت را حسن غریب خوانده است امام البانی رحمه الله در صحیح الترمذی به شماره 2836 این روایت را حسن گفته است.[1]
6ـ سنن ابی داود حافظ ابن حجر در کتاب النتایج ج1 ص 378 این روایت را حدیث حسن و صحیح خوانده است امام نووی در کتاب الاذکار این روایت را صحیح گفته ص 267 امام البانی در الکلم الطیب ص 76 حسن و صحیح گفته است.
7ـ سنن تزمذی رقم 139 امام ترمذی این روایت را حسن غریب گفته است ولی امام البانی در صحیح الجامع به شماره 7687 این روایت را حسن گفته است.
8ـ سنن ترمذی امام البانی رحمه الله آن را به شماره 2813 در صحیح الترمذی حسن گفته است.
9ـ سنن نسائی امام البانی در صحیح النسائی به شماره 2978 صحیح گفته است.
جزاک الله خیرا