تسامح از مظاهر بارز اسلام

بیتردید خصیصۀ تسامح از مهمترین ویژگیهای دین اسلام است که خداوند سبحان برای بندگانش پسندیده و آن را بر افقی وسیع از تسهیل و آسانگیری به عنوان رحمت و تخفیفی بر آنها مبتنی بر فزونی مسئولیتهای انسان، تعدد مشاغل، تخفیف از فشارها و نیازمندیهای زندگی او، استوار نموده است و خداوند بر بندگانش بس مهربان است و گرفتاری آنان با ناملایمات و افکنده شدنشان به رنج را اراده نداشته، بلکه خیر و خوشبختیشان را میخواهد.
تسامح در باورها، عبادات، معاملات و اخلاقِ دین اسلام نیز جلوهگر است؛ چنانچه یکی از مقاصد بنیادیِ شریعت اسلامی محسوب میگردد؛ خداوند تبارک و تعالی فرموده: «يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ» (بقره:185). خداوند برای شما آسانی میخواهد و برای شما دشواری نمیخواهد. و فرموده: «مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ» (مائده:6) خداوند نمیخواهد بر شما دشواری قرار دهد. و فرموده: «يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُخَفِّفَ عَنْكُمْ وَخُلِقَ الْإِنْسَانُ ضَعِيفًا» (نساء:28) خداوند میخواهد کار را بر شما سبک و آسان کند و انسان ضعیف و ناتوان آفریده شده است. همۀ این آیات صفحات روشنی از زیبایی و آسانگیری دین برای ما و مهربانی خدای ـ عزوجل ـ نسبت به بندگانش را تبیین میکند و نیز روشی عالی و مسیری پیراسته را برای حاملان و متولیان شریعت ترسیم میدارد.
یکی از مظاهر آسانگیریِ خدای سبحان در این دین حنیف، اینست که پیامبر این آیین، محمد صلی الله علیه وسلم را با اوصافی چون گذشت، مهربانی، نرمخویی، بخشندگی، آسانگیری، سادهزیستی و زیبایی آراست و بهترین اخلاق و والاترین صفات را به وی ارزانی داشت و یسر و آسانگیری از بزرگترین مشخصههای سنت شریف ایشان بود؛ چنانچه موردی که مردم را در امور دینیشان با دشواری مواجه کند یا در قضایای دنیوی به ستوهشان آورد، در سنت نبوی یافت نمیشود. تبلور این آسانگیری در این فرمودۀ آن حضرت دیده میشود که فرمود: «إِنَّما أَنا رَحمَةٌ مُهداةٌ» (حکیم نیشابوری؛1922م: شمارۀ حدیث 100) قطعاً من رحمتی هستم که [به جهانيان] هديه شدهام. در فرازی دیگر میفرماید: «إِنَّ اللّهَ لَم یَبعَثنِي مُعَنِّتاً ولا مُتَعَنِّتاً، ولَکِن بَعَثَنِي مُعَلِّماً مُیَسِّراً» (مسلم؛ 2000: شمارۀ حدیث 1478) خداوند بزرگ مرا نفرستاده که سختگير و مشکل آفرین باشم، بلکه مرا فرستاده که آموزگار و آسانگير باشم. و این بدان سبب بود که خداوند ـ عزوجل ـ ایشان را به حیث رحمتی برای جهانیان فرستاد، چنانچه میفرماید: «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ» (انبیاء:107) و [ای پیامبر!] تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم. حافظ ابن کثیر دمشقی (متوفی 774ق.) در تفسیر این آیه میگوید: «پیامبر صلی الله علیه وسلم با آسانگیری و بخشندگی آمد. امتهای پیش از ما در امور دین با دشواریهایی مواجه بودند، اما خدای تبارک بر امور این امت فراخی آورد و تسهیلش کرد». (ابن کثیر:5/396)
بدین ترتیب بعثت آن حضرت صلی الله علیه وسلم با آسانگیری و بزرگواری همراه بود، طوری که برای امتش رخصتها و تخفیفهایی در مباحثی چون طهارت، نماز، زکات، روزه، حج و سایر عبادات، معاملات و امور اخلاقی مدنظر گرفته و مشروع نمود.
تسامح به تخفیف و تسهیلی اطلاق میگردد که با برداشتن دشواری از مکلّفان، بتوانند احکام شرعی را بدون مشکل و حَرَج به صورت معتدلانه چنانچه در کتاب خدا و سنت پیامبر آمده، بدون سختگیریای که حلال را حرام کند و یا تساهلی که حرام را حلال پندارد، ادا کنند. هرگاه این مفهومِ آسانگیری دین و شریعت برای ما تثبیت شد، پرواضح خواهد بود که آسانگیری ضوابطی دارد که آن را تنظیم و ضابطهمند میکند و در امور آتی خلاصه میگردد:
1ـ آسانگیری بر خواهشات نفسانی، هوس و نیک و زشت پنداشتن بندگان مبتنی نیست. هر آسانگیریای که مستند به کتاب خدا یا سنت نباشد، لغو است؛ زیرا که شریعت با استحسان عقلیِ محض و بدون مقید بودن به دلیل، ثابت نمیگردد.
2ـ افزودن بر میزان تخفیف و آسانگیریای که در نصوص [شرعی] آمده جواز ندارد. بدیهی است هرگاه تمسک به نص شرعی و التزام به حکمی که از نص گرفته شده صورت گیرد، مفید آسانگیری و رفع حرج خواهد بود.
3ـ در مواردی که نص موجود است، ضرورتی به اجتهاد وجود ندارد. زیرا کتاب و سنت دو منبع اساسی این دین هستند و سایر ادله و اصول شرعی، حیثیت تبع و پیرو را دارند و هرگاه میان منابع اساسی و منابع پیرو تعارضی به میان آید، رجوع به نص واجب است.
4ـ واجب است که آسانگیری از شرع گرفته شده و به آن مقید باشد و آسانگیریای که به حکم عقل بسنده کرده باشد، اعتباری ندارد و باید مبتنی بر مقصودی از مقاصد شریعت باشد. اما اگر در تناقض با مقاصد شریعت قرار گرفت، آسانگیری نیست.
نویسنده: خیرالله محمدی
پاسخ ها