به مناسبت درگذشت شیخ دکتر محمد احمد الراشد (رحمه الله)

خداوند متعال می‌فرماید: «كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ۗ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ فَمَن زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ ۗ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ» (آل‌عمران:185) «هر کس چشندۀ (طعم) مرگ است، و همانا روز قیامت پاداش‌های‌تان به‌طور کامل به شما داده می‌شود، پس هر که از آتش (دوزخ) دور داشته شد، و به بهشت درآورده شد، قطعاً رستگار شده است. و زندگی دنیا چیزی جز مایۀ فریب نیست.».

امروز، در کشور مالزی، یکی از چهره‌های برجستۀ دعوت اسلامی در تاریخ معاصر، شیخ عراقی، عبد المنعم صالح العلی العزی، معروف به محمد احمد راشد (رحمه‌الله)، در سن 86 سالگی دار فانی را وداع گفت. او از بزرگ‌ترین رجال اصلاح و فکر اسلامی بود. ما درگذشت این عالم و مصلح بزرگ، را به مردم عراق و امت اسلامی تسلیت می‌گوییم. ایشان انسانی متقی، راستگو، مخلص، و فاضل بودند. من به عنوان کسی که از کتاب‌های ایشان بهره برده و به طور شخصی با ایشان آشنا شده بودم و چندین بار با وی ملاقات داشته‌ام، می‌توانم بگویم که ایشان فردی با علم و فهم عمیق، فقه و ادب، و تفکر و عمق بودند. ایشان دارای دیدگاه واضحی بود و این ویژگی‌ها در طرح، نظر و آگاهی او به وضوح قابل مشاهده بود. خداوند او را رحمت کند و در جایگاه عالی قرار دهد و از اسلام و مسلمانان به بهترین نحو پاداش دهد.

همانا آنچه خداوند می‌گیرد از آنِ اوست و آنچه می‌بخشد نیز از آنِ اوست، و هر چیزی نزد او به اندازه‌ای مشخص است. و ما نمی‌گوییم مگر آنچه خداوند را راضی کند. خداوند پاداش ما را بزرگ گرداند، به مرحوم ما بیامرزد و او را در درجات عالی قرار دهد، و به دل‌های عزیزان و خانواده‌اش صبر عنایت کند.

نام و نسب:

او عبد المنعم صالح العلی العزی (متولد بغداد، 8 ژوئیه 1938م. و نام حرکی او: محمد احمد الراشد) است. او یک دعوت‌گر اسلامی است که پس از جنگ خلیج فارس دوم، به اروپا مهاجرت کرد. استاد راشد از مهم‌ترین نظریه‌پردازان و نویسندگان حرکت اسلامی محسوب می‌شود، او نویسندۀ بسیاری از کتاب‌هایی است که تلاش می‌کند روح حرکت اسلامی را با علم اسلامی و نوعی از روحانیت و تأکید بر اخلاق اسلامی، جمع کند. کتاب‌های او به بسیاری از زبان‌های خارجی ترجمه شده است.

هر کس که کتاب‌های استاد راشد را می‌خواند، به‌وضوح و با شفافیت کامل می‌بیند که نویسندۀ آن فقط یک دعوت‌گر نیست که عمر خود را صرف دعوت به سوی خدا و نشر علم کرده باشد، بلکه او را ادیبی می‌بیند که در بلاغتش با بسیاری از ادیبان هم‌تراز است. این سبک، حاصل مطالعۀ فراوان ادبی و خواندن کتاب‌های ادیبان و شاعران است. شیخ راشد دربارۀ خود می‌گوید: «وقتی که در ابتدای جوانی‌ام بودم، کتاب وحی القلم اثر الرافعی به دستم افتاد و آن را بارها خواندم؛ بخش اول وحی القلم را بیست بار خواندم؛ اگر بخواهم اغراق کنم، می‌گویم بیش از این، اما بیست بار را قطعی می‌گویم.»

دکتر راشد آثار بسیاری از ادیبان از دوره عباسی تا زمان حاضر را مطالعه کرده است، مانند الرافعی، محمود شاکر، و عبدالوهاب عزام که پس از الرافعی بیشترین تأثیر را بر شیخ داشته است. همچنین ده‌ها دیوان و مجله ادبی را مطالعه کرده، چه رسد به کتاب‌های فقیهان قدیم که نوشته‌های آن‌ها با قدرت عبارات و استحکام جملات‌شان متمایز است. به همین دلیل، کتاب‌های او ترکیبی شگفت‌انگیز از ادبیات، فقه و عقیده، و استشهاد به گفته‌های سلف و خلف است، همراه با اشاره‌های فرهنگی عمومی که به‌ندرت از نوشته‌های او جدا می‌شود.

تحصیلات و مراحل آموزشی:

تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسۀ تطبیقات دار المعلمین که برترین مدرسه در عراق بود، گذراند. در حالی که تنها هشت سال داشت، با تشویق برادر بزرگ‌ترش، مجلات ادبی مانند مجله الأنصار و غیره را مطالعه می‌کرد.

عبد المنعم در دوران کودکی با وقار، جدیت، پاکی زبان، صداقت، اطاعت و احترام به معلمانش شناخته می‌شد. او فردی فعال و با استعدادهای گوناگون بود؛ فوتبال بازی می‌کرد، در دویدن و شنا مهارت داشت. در هشت‌سالگی بدون کمکِ کسی از رودخانه دجله عبور کرد. همچنین به طور مداوم با دوچرخه به گردش می‌پرداخت. از کودکی روحیه علمی، مطالعه و خواندن در او شکوفا شد. برادر بزرگ‌ترش مجله الرسالة را به او می‌داد و او از صفحۀ روی جلد تا صفحۀ پشتی جلد آن را می‌خواند، گرچه مطالب آن را به طور کامل درک نمی‌کرد، اما برخی معانی آن در ضمیر ناخودآگاهش ته‌نشین می‌شد، که این ویژگیِ جدیت را که خداوند در او نهاده بود، تقویت می‌کرد.

الراشد در دانشکدۀ حقوق دانشگاه بغداد تحصیل کرد و در آنجا اصول فقه، میراث، مسائل طلاق و بخش‌هایی از معاملات را از طریق فقه مقارن فرا گرفت. این آموزش‌ها باعث گسترش درک او در علوم شرعی شد. او در سال 1962 میلادی از این دانشکده فارغ‌التحصیل شد.

همچنان او سفر دعوتی خود را با غرس تربیت شرعی و فعالیت‌های دعوتی گسترده از دوران کودکی از عراق آغاز کرد؛ سپس به کویت رفت و در مجله مشهور المجتمع کویت به نوشتن پرداخت و مراکز تربیتی و شرعی تأسیس کرد که در آن بسیاری از جوانان آموزش دیدند و تربیت شدند. سپس به امارات منتقل شد و در آنجا نیز در مجله الإصلاح مطلب نوشت و در عرصه دعوت و تربیت فعالیت کرد. پس از آن به چند کشور دیگر سفر کرد و در نهایت در مالزی اقامت گزید و بقیه عمر خود را در آنجا گذراند.

اساتید و شاگردان:

او تحت تعلیم علمای برجسته و داعیان قرار گرفت که از جمله آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

شیخ عبد الکریم الشیخلی: یکی از علمای سلف که در بسیاری از جنگ‌ها با ملک عبدالعزیز آل سعود رحمه الله همراه بود و در حدیث از او تعلیم گرفت.

شیخ دکتر تقی الدین الهلالی: عالم معروف که دکترای خود را از آلمان دریافت کرده و علوم حدیث را از او آموخته است.

شیخ محمد القزلجی کردی: از اولین دانش‌آموختگان الأزهر، که سه سال از 1956 میلادی را با او گذراند و مقدمه‌هایی از علم فقه، کتاب الهداية در فقه حنفی و مسائل زبانی دیگر را از او آموخت. الراشد روزانه از نماز عصر تا مغرب در محضر او حاضر بود.

شیخ أمجد الزهاوی رحمه‌الله: رئیس علمای عراق، از طریق درس‌هایش در مساجد.

شیخ محمد بن حمد العسافی: دارای گرایش سلفی و از اهل نجد که به شهر الزبیر و سپس به بغداد منتقل شد. و دیگر علمایی که عراق به آنها مشهور بود.

همچنان دکتر راشد تحت تأثیر اندیشۀ محمد محمود الصواف و اشعار شاعر دعوت، ولید الأعظمی قرار گرفت. او با مطالعه گسترده‌ای بر روی کتاب‌های ادبی و شعر از دوران عباسی تا دوران معاصر شناخته می‌شود و تحت تأثیر الرافعی، محمود شاکر، عبدالوهاب عزام و دیگران قرار گرفته است.

آثار تألیفی:

شیخ محمد احمد الراشد با تألیف آثار زیادی در زمینه دعوت و تربیت و ارائه نصایح به داعیان مشارکت داشته است، از جمله:

احیاء الإحياء: (که تهذیبی از کتاب احیاء علوم الدین است).

احیاء فقه الدعوة (روایت جنبه شرعی فقه دعوت است که به بررسی جنبه‌های معرفتی عمومی، از جمله فلسفه‌ها، ادبیات، تاریخ و هنر، به‌منظور فراهم آوردن یک دیدگاه جامع و هماهنگ با سبک معاصر می‌پردازد. این کتاب به زبان ترکی نیز ترجمه شده است).

أصول الإفتاء والاجتهاد التطبيقي في نظريات فقه الدعوة الإسلامية (در چهار جلد منتشر شده و به بررسی روش‌شناسی اجتهاد و سیاست‌های دعوت داخلی و خارجی می‌پردازد).

الرقائق.

الظاهرة القيادية.

العوائق.

الفقه اللاهب، (که تهذيب كتاب الغياثی از جوينی است).

المسار (ترجمه به زبان ملاوی).

المنطلق (ترجمه به زبان ملاوی).

النفس في تحريكها الحياة.

تهذيب العقيدة الطحاوية.

تهذيب مدارج السالكين (اثر ابن قیم، که با نام عبد المنعم صالح العلی العزی منتشر شده است، توسط انتشارات دار البشیر للثقافة والعلوم در طنطا، سال 1997 میلادی).

تنظير التغيير (به بررسی نظریه تغییر سیاسی اسلامی می‌پردازد. این اثر شامل سخنرانی است که شیخ پس از برکناری حسنی مبارک از قدرت در مصر، به رهبری‌های دعوتی ارائه داد).

حركة الحياة. دفاع عن أبي هريرة و أقباس من مناقب أبي هريرة (که نسخه مختصر دفاع است).

رؤى تخطيطية.

سلسلة رسائل بعنوان: مواعظ داعية (این مجموعه جدید، موعظه را با فقه دعوت ترکیب می‌کند. اولین رساله از این مجموعه: صراطنا المستقيم و دومین رساله: آفاق الجمال است.

صحوة العراق.

صناعة الحياة: (منتشر شده توسط دار الفكر در دمشق، 2004، و به زبان انگلیسی نیز ترجمه شده است).

عبير الوعي.

عودة الفجر.

رسائل (حركة الحياة).

رسائل العين.

سبائك السُبكي: (تهذیبی از کتاب تاج الدین السُبکی معید النِعَم ومبید النِقم).

موسوعة معالم تطور الدعوة والجهاد: در پنج جلد منتشر شده است.

منهجية التربية الدعوية: در یک مجلد منتشر شده است.

بعض از کتاب‌های استاد راشد به زبان‌های ترکی، مالایی، تامیلی، فارسی، روسی، چینی، انگلیسی و فرانسوی ترجمه شده است. همچنین، انتشارات دار الغرب برخی از آثار او را منتشر کرده و او مقالاتی در مجله المجتمع نوشته و سخنرانی‌هایی در کنفرانس‌ها ارائه داده است.

برخی از محققان به بررسی منهج شیخ در دعوت و تربیت درمانی و موضوعات حرکتی پرداخته‌اند. از جمله موضوعاتی که در فکر و منهج او قابل مطالعه است، عبارتند از:

تربیت سیاسی در پرتو نوشته‌های محمد احمد الراشد.

تأثیر تربیت روحانی در ساختن داعیه‌دار از طریق نوشته‌های الراشد.

تربیت نوعی در پرتو نوشته‌های محمد احمد الراشد.

گفتارهایی دربارۀ ایشان:

شیخ دکتر علی محیی‌الدین القره داغی (رئیس اتحادیه جهانی علمای مسلمان) درباره او می‌گوید:

«او یکی از برجسته‌ترین رهبران اسلامی بود که تأثیر قابل توجهی در تاریخ دعوت گذاشت. او تحت تعلیم بزرگ‌ترین شیخ‌ها و علمای بغداد، مانند شیخ أمجد الزهاوی و شیخ علامه محمد القزلجی، قرار گرفت و روح علم و ایمان را تجسم کرد. پس از جنگ خلیج فارس دوم به اروپا مهاجرت کرد، اما بر این اصرار داشت که نقش فعالی در نشر پیام اسلام ایفا کند. او کتاب‌های زیادی تألیف کرد که میان فکر اسلامی، ادبیات عالی و اخلاق را ترکیب کرده است. هنوز به یاد دارم که چگونه کلماتش روح واقعی او را نشان می‌داد، او گفته بود: “آن‌ها می‌خواهند دشمن را تصفیه کنند، در حالی که نفس‌هایشان بیشتر به تصفیه نیاز دارد”، که عمق تفکر و وضوح دیدگاه او را به خوبی منعکس می‌کند.»

شیخ کویتی دکتر محمد عبدالله مطر (یکی از شاگردانش) پس از خبر درگذشت او، پرسشی مطرح کرد:

پرسش: چرا محمد احمد الراشد در تأثیرگذاری فراگیر خود متمایز بود؟

1ـ کتاب‌ها و مقالات او دارای عمق تأصیلی شرعی و فرهنگی بود. تحصیلات عمیق شرعی او در فنون مختلف شریعت به‌طور فوق‌العاده‌ای برای نظریه‌پردازی دعوتی و حرکتی به کار گرفته شد. به‌طور مثال، در مطالعه کتاب المنطلق، تأصیل عالی مفاهیم دعوت و مبانی آن با استناد به دلایل شرعی، اقوال علمای بزرگ و تجربیات معاصر را مشاهده می‌کنید، همچنین از ابزارهای اصولی و قواعدی بهره‌برداری شده است.

2ـ او با تجربه‌های سیاسی و تاریخی و تنوع در منابع فرهنگی آشنا بود و این موارد را در نوشته‌های خود به کار گرفت.

3ـ او دارای ذوق خاصی در ادبیات و شعر بود و این ذوق را به‌طور برجسته‌ای در نوشته‌هایش به نمایش گذاشت، به‌گونه‌ای که آثارش رنگ و بویی زیبایی پیدا کرد. همچنین، تأملات و طراحی‌هایی که بر روی جلد کتاب‌هایش قرار می‌داد، نمایانگر افکار و تصورات او در مورد کتاب‌ها بود.

4ـ توانایی‌های تأصیلی شرعی او در کتاب‌هایش تجسم یافته است: در کتاب‌های دفاع عن أبي هريرة و مناقب أبي هريرة، همچنین در تهذیب شرح العقيدة الطحاوية و أصول الاجتهاد التطبيقي در چهار جلد که در آن‌ها نظریات اصول فقه و قواعد به‌طور حرفه‌ای به کار رفته است، و تهذیب مدارج السالكين اثر ابن قیم. او عناوین کتاب‌ها را به‌طور زیبایی‌شناسانه انتخاب کرده است که عمق فرهنگی و شرعی او را به نمایش می‌گذارد.

5ـ او دارای تدبر عمیق در سیاست و برنامه‌ریزی و فعالیت‌های حرکتی جمعی و شرایط واقعی و روانی آن‌ها بود. تأملات زیبا و عمیق او را می‌توان در کتاب‌های المسار، صناعة الحياة، بوراق العراق، سلسلة رسائل العين، منهجية التربية الدعوية و مقدمات في العمل التطوري مشاهده کرد. نوشته‌های او به‌عنوان یک تابلو زیبایی از تأصیل، به‌سبک ادبی، لمسات هنری و عمق و تدبر به تصویر کشیده شده است.

او افزود: «در سال 2006 میلادی در قطر، به مدت سه ساعت با او ملاقات کردم که برای من نه تنها خسته‌کننده نبود بلکه پر از فایده و تجربه غنی بود. و با این جمله پایان داد: خداوند تو را رحمت کند، چه اندازه در تربیت نسل‌های دعوت سهم داشتی… و چه اندازه در تأصیل مفاهیم دعوت و حرکتی آن تأثیر گذار بودی، و چه مقدار به نقد انحرافات فکری و بدعت‌ها پرداخته‌ای و چه بسیار که جوانان کتاب‌های تو را مطالعه کرده و از آن‌ها آموخته‌اند… بر حرکت اسلامی واجب است که به این نماد وفا کند از طریق نشر زندگی‌نامه‌اش، تدریس کتاب‌هایش و به کارگیری پیشنهادات و تأملات او… (این است وفای واقعی)… تو ما را پس از خود به زحمت انداختی، استاد بزرگوار ما ابو عمار.»

شیخ محمد احمد الكندري می‌گوید: «خداوند رحمت کند فقید امت اسلامی را، شیخ اصلاح‌گر، و اندیشمند بزرگ، و مربی توانمند، و نویسنده مسلط.»

دکتر محمد الأحمدی درباره او می‌گوید: «نویسنده با استعداد و عالم با دید وسیع. در دوران تشکیل شخصیت خود، منتظر مقالات و کتاب‌های پیشگام او مانند المنطلق، العوائق، و الرقائق با شوق بودیم. همچنین مقالات جاودان او مانند سهر ليلة شتاء طويلة مع إعادة كتابة التاريخ الإسلامي در مجله المجتمع کویت. او کتابی بسیار مهم در علم حدیث درباره شبهات مطرح‌شده در مورد صحابی ابی هريره به نام دفاع عن أبي هريرة تألیف کرده که با نام واقعی خود منتشر کرده است. طراحی جلد اولین چاپ آن به‌طور هوشمندانه و فوق‌العاده‌ای انجام شده بود که من آن را در کتابخانه‌ای در الباحة هنگام سفرم به دست آوردم. شیخ محدث عبد الرحيم الطحان نیز به شدت به این کتاب ستایش کرد. او کتاب‌های دعوتی و حکیمانه زیادی نوشته و سخنرانی‌های ارزشمندی داشته است. من او را دو بار ملاقات کردم؛ اولین بار در امارات در سال 1994 و آخرین بار در دیداری از او در قطر، جایی که در رستوران لوزار با هم ناهار خوردیم. او از نظر جسمی ضعیف شده بود، اما حافظه‌اش زنده و اراده‌اش قوی بود.»

دکتر محمد الصغير می‌گوید: «امروز در مالزی، ابن عراق و عالم مسلمانان، استاد مربی و داعیه‌دار اندیشمند محمد احمد الراشد درگذشت. این یادداشتی مختصر از زندگی و آثار اوست. خداوند او را با رحمت وسیع خود در برگیرد و به امت اسلامی خیر عطا فرماید. تسلیت و دعا برای خانواده، شاگردان و دوستداران او.»

سخن آخر:

مواقف و افکار شیخ ما، دکتر راشد، همیشه باعث تعمیق تفکر، تقویت فهم، پالایش نفس و تهذیب اخلاق بودند و به زندگی با رویکردی چالش‌برانگیز و تولیدکننده زندگی، به‌جای دریافت‌کننده صرف آن، توجه می‌کردند. او، رحمه الله، عالمی بود که به قدرت کلمه و عمل آن ایمان داشت، از این رو گفت: «کسی که نمی‌تواند اشتباهات خود را اصلاح کند، شایسته نیست که ناظر اشتباهات دیگران باشد.» او از دنیای ما رفت، صاحب رسائل العين، بنیان‌گذار خط المنطلق، و تعیین‌کننده مسیر، و کسی که با لطافت‌هایش بر موانع غلبه کرد.

او به سوی پروردگارش رحلت کرد، و آنچه با قلم خود نوشت و روحش به تحریر درآورد، در زندگی ما باقی خواهد ماند. ارث فکری او همچنان شاهدی بر عمق و منحصر به فرد بودن او خواهد بود. از خداوند متعال درخواست داریم که او را رحمت کند و بیامرزد، و به ما صبر و تسلی در فقدانش عطا فرماید.

 

نوشته: د. علی محمد الصلابی (دبیر کل اتحادیه جهانی علمای مسلمان)

23 صفر 1446 هجری / 27 اوت 2024 میلادی

مترجم: خیرالله محمدی

Related Articles

پاسخ ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *