اهمیت هماهنگی بین گفتار و کردار
از انس بن مالک روایت است که گفت: رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: «رأيت ليلة أسري بي رجالًا تقرض شفاههم بمقاريض من نار، فقلت: يا جبريل، من هؤلاء؟ قال: هؤلاء خطباء من أمتك، يأمرون الناس بالبر وينسون أنفسهم وهم يتلون الكتاب، أفلا يعقلون» (در شب معراج مردانی را دیدم که لبهایشان با قیچیهایی از آتش بریده میشود، گفتم: ای جبرئیل، اینها چه کسانی هستند؟ گفت: اینها خطیبان امت تو هستند که مردم را به نیکی سفارش میکنند، اما خودشان از آن غافلند در حالی که کتاب خدا را میخوانند، آیا عقل نمیکنند؟)
تخریج حدیث: این حدیث توسط احمد (12856)، ابن ابی شیبه (37731)، ابو یعلی (3996) و البزار (7231) نقل شده است.
شرح حدیث: این حدیث شریف به یک صحنهای اشاره دارد که پیامبر صلی الله علیه و سلم در شب معراج مشاهده کرد. معراج، سفر عظیمی بود که خداوند پیامبر را از مسجد الحرام به مسجد الاقصی و سپس به آسمانها برد. در این سفر، پیامبر صلی الله علیه و سلم برخی از صحنههای عذاب را دید که درس بزرگی برای امت اسلامی است. یکی از این صحنهها بسیار هولناک بود: مردانی که لبهایشان با قیچیهایی از آتش بریده میشد. پیامبر صلی الله علیه و سلم از جبرئیل علیه السلام پرسید که این افراد چه کسانی هستند و چرا به چنین عذابی دچار شدهاند؟ پاسخ جبرئیل علیه السلام این بود که این افراد خطیبان امت محمد صلی الله علیه و سلم هستند که مردم را به خوبیها و نیکیها دعوت میکردند، اما خودشان از آن دستورات غافل بودند و به آنچه که میگفتند عمل نمیکردند، هرچند قرآن را میخواندند و در آن دستورات و راهنماییهایی برای عمل وجود داشت.
این حدیث هشدار مهمی برای کسانی است که دیگران را به خوبیها دعوت میکنند ولی خودشان از آن غافل میمانند و بیانگر اهمیت تطبیق عمل با سخن است.
این حدیث پیامی عمیق و تاثیرگذار برای کسانی دارد که در زمینههای وعظ و ارشاد، چه به عنوان خطیبان، داعیان، معلمان یا دیگران، فعالیت میکنند. عذاب شدیدی که پیامبر صلی الله علیه و سلم برای این خطیبان مشاهده کرد، به دلیل تناقض میان گفتار و رفتارشان بود؛ آنها مردم را به نیکی و خیر دعوت میکردند، اما خود در عمل به آنها پایبند نبودند.
این حدیث به ما هشدار میدهد که سخنان و عمل باید هماهنگ باشند و انسان باید خود به عنوان الگویی در رفتار و کردار، به سخنان خود وفادار بماند. جوهر هشدار در این حدیث این است که انسان نباید برای دیگران الگوی بدی باشد و باید در عمل آنچه را که میگوید، به اجرا بگذارد.
از دروس مهمی که میتوان از این حدیث گرفت، اهمیت عمل به دانستههاست. دعوت به خیر و نصیحت کردن از بزرگترین اعمال است، اما این دعوت زمانی کامل خواهد بود که با عمل به آنچه میگوییم همراه باشد. علم بدون عمل همچون درختی است که میوهای ندارد. این حدیث به داعیان و علما یادآوری میکند که مسئولیت سنگینی دارند و هر کسی که به ارشاد مردم میپردازد باید ابتدا خود را اصلاح کرده و الگویی نیکو در گفتار و رفتار باشد.
ما باید در خود تأمل کرده و رفتارهای خود را بازبینی کنیم: آیا آنچه را که مردم را به آن دعوت میکنیم، خود نیز انجام میدهیم؟ آیا به آنچه از کتاب خدا میخوانیم، عمل میکنیم؟ این حدیث دعوتی صریح است برای هر مسلمان که بین آنچه که به دیگران نشان میدهد و آنچه که در خلوت خود انجام میدهد هماهنگی ایجاد کند. اسلام دینی است که بر اساس سلوک و عمل استوار است و قبل از آن که صرفاً نصوص و گفتار باشد، باید در زندگی روزمرهمان مشاهده شود.
عبد الرشيد الندوي
ترجمه: عبدالناصر امینی
پاسخ ها