اطاعت از الله متعال و پیامبر اسلام

اطاعت و فرمانبرداری از الله متعال و رسول گرامیاش در همه امور زندگی بخصوص در نظام جنگی و نبرد سرچشمه کامیابی انسان در دنیا و آخرت است. نمیتوان هیچ موردی را بدون اطاعت از الله و رسول گرامی سراغ یافت. هرچه است سرچشمه آن فرمانبرداری است. در مسائل فتح و جنگ و رویارویی با کفار وسائر دشمنان اسلام الله متعال به پیروی الله متعال و پیامبر صلیاللهعلیهوسلم دستور میدهد. در سوره انفال الله متعال نخست مسئله رویارویی با کفار را با ذکر الله متعال آغاز میکند، بعد اطاعت از الله و رسول گرامی، الله متعال در این قسمت میفرماید:
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ 45 وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ» [انفال:45ـ46] «ای کسانی که ایمان آورده اید، چون با گروهی (از سپاه دشمن) رو به رو شدید ثابت قدم باشید و خدا را (بر زبان و دل) بسیار یاد کنید، از الله و رسولش اطاعت کند نزاع و اختلاف نکنید بزدل خواهید شد و قوت شما خواهد رفت صابر باشید، بیگمان الله متعال با صابران است».
زحیلی در ذیل این آیه مینویسد: «چون فرمان برداری از الله و رسولش از جمله اسباب تحقق پیروزی در جنگ و غیر آن است چون در فرمان بجا آوردن نظم و انتظام به میان آمده و از تشتت و پراگندگی جلوگیری صورت میگیرد در حالیکه هسته اصلی جنگ به نظم و انضباط وابسته است». (وهبه زحیلی، التفسیر المنبر، ج 10، ص 25)
در این شکی نیست که یاری و نصرت مؤمنان تعلق به اسباب ظاهری و وسایل جنگی ندارد، نصرت الهی یک امر معنوی است که نمیتوان آن را تخمین کرد، در این خصوص به هر اندازهای که پیروی و اطاعت از پروردگار و رسولش بیشتر باشد به همان مقدار راه نصرت باز و یاری الله متعال شامل حال مسلمین میشود حتی تعهدی که در مسیر جهاد با الله بسته است اگر به همان تعهد و پیمان خود ایستادگی کند هرگز دشمن بر وی چیره نخواهد شد، در غیر آن به هزیمت و رسوایی دچار خواهند شد.
عبدالله بن عباس رضیاللهعنهما میفرماید:
«خمس بخمس: ما نقض قوم العهد إلا سُلّط عليهم عدوهم، وما حكموا بغير ما أنزل الله إلا فشا فيهم الفقر، ولا ظهرت فيهم الفاحشة الا فشا فيهم الموت، ولا طففوا المكيال إلا منعوا النبات وأخذوا بالسنين، ولا منعوا الزكاة إلا حبس عنهم المطر»؛ (صحیح الجامع رقم الحدیث 3240) (پنج سزا و عذاب در مقابل پنج گناه است، هیچ قومی پیمان شکنی نکرده مگر دشمن بیگانه بر وی مسلط میشود، فیصله بغیر از حکم الله نکرده اند مگر در آنها فقر رونما گردیده، فحشاء در میانشان پخش نشده مگر مرگ میانشان بیشتر شده، پیمانه را کم نکرده مگر از نباتات باز داشته شده و به سالهای قحطی گرفتار شده اند زکات را منع نکرده مگر باران بر آنها بند گردید).
در روایت دیگر با این الفاظ آمده:
«ولم ينقضوا عهد الله وعهد رسوله إلا سلط الله عليهم عدوا من غيرهم فأخذوا بعض ما كان في أيديهم، وما لم تحكم أئمتهم بكتاب الله عز وجل ويتحروا فيما أنزل الله إلا جعل الله بأسهم بينهم شديداً». (ونه شکستاندند پیمانی را که با الله متعال و رسولش بسته بودند مگر اینکه الله متعال دشمن بیگانه را بر آنها چیره کرد که داشته هایشان را به تاراج بردند و تا زمانی که حکم و فیصله پیشوایانشان به کتاب خداوند نباشد و داوری خود را در کتاب خداوند جستجو نکنند جنگهایی در میانی آنها شعله ور خواهد شد).
در این حدیث شکستن پیمان یاد شده که شکستن پیمان الله و رسول گرامی معصیت و گناه است؛ تأثیر این گناه به حدی است که صفوف مسلمین را به شکست مواجه ساخته و دشمن بیرحم را بر آنها مسلط میسازد. بلی در کنار این تطبیق اوامر و احکام الله متعال و داوری به آنچه الله متعال نازل کرده قوت معنوی برای مسلمانان و حاکم آن زمان است آنگاه فیصله به غیر قانون الله متعال شود، آنجا است که تفرقه ایجاد میشود میان مسلمین و با یکدیگر در خور جنگ رفته سبب ضعف آنها خواهد گردید نتیجتا ناکامی در مقابل دشمن.
مثال خیلی روشن و واضح آن، تداوم جنگهای خانمان سوز و نبود یک نظام الهی در کشور ما است. اگر مجاهدین پس از فروپاشی اتحاد شوروی وقت باهم اختلاف نمیکردند و با قوتهای بقایای کمونیستیها ایتلافهای شومی را ایجاد نمیکردند، امروز ما شاهد یک نظام اسلامی هم در کشور خود میبودیم و هم در بسا از کشورهای مظلوم اسلامی پیام واقعی جهاد فی سبیل الله را زسانیده میتوانستیم اما این ضعف و عقب گرایی ناشی از پیمان شکنیهای است که با مردم و ملت بسته بودند ولی به آن وفا نکرده و تعهدات دینی و ایمانی خود را شکستند.
ولی بر عکس طاعت و فرمان برداری از الله متعال و پیامبر صلیاللهعلیهوسلم سبب کامیابی مسلمین است هر قدر توجه بیشتر به الله متعال وجود داشته باشد به همان مقدار زمینه بیشتر برای جلب نصرت ویاری الله وجود دارد، سعد بن ابی وقاص رضیاللهعنه شب هنگام بر عساکر مسلمین در قادسیه میگذشت قومی را دید که نماز میخواندند گفت: : «من ههنا يأتي النصر» از اینجا یاری و نصرت الهی میآید وبه قومی گزشت دید که همه در خواب اند فرمود: «ومن هنا تأتي الهزيمة» از اینجا شکست میآید. (اسباب النصر والهزیمه ص57) با وجود اینکه اینها از نمازهای نفل خوابیده بودند نه اینکه آنها نمازهای فرض را ترک کرده بودند این توجه کامل را به سوی الله متعال نشان میدهد که در هر حال ولو وقت عبادت فرضی نباشد باید مجاهد خود را در عبادت الله مشغول ساخته و همیش در نیایش با الله متعال باشد.
رها كردن مركز فرماندهى، عامل بزرگ شکست مسلمانان در غزوه احد بود كه آن را نبايد از نظر دور داشت؛ زيرا لشگر اسلام، از اين نكته مهمّ نظامى غفلت كرد كه هرگز نبايد مركز فرماندهى را رها كند كه اگر آسيبى به آن رسد شكست حتمى است.
به قلم: مولانا عبدالسلام عابد
پاسخ ها