اسلام، دین عفو و گذشت

اسلام، دین فطرت، برابری و همدلی است. حقوق انسان را رعایت می‌کند و از آن پاسداری می‌نماید. او را با ردای کرامت و عزت می‌پوشاند و او را به تقوا دعوت می‌کند. اسلام اعلام می‌دارد که کرامت انسان در گرو تقوای الهی است. خداوند متعال در کلام مجید خود می‌فرماید: «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا» (إسراء:۷۰) «و به راستی که فرزندان آدم را گرامی داشتیم، و آنان را در خشکی و دریا برنشاندیم، و از چیزهای پاکیزه روزی‌شان دادیم، و آنان را بر بسیاری از مخلوقات خود برتری بخشیدیم.» و در جای دیگر می‌فرماید: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ» (حجرات:۱۳) «همانا گرامی‌ترین شما نزد خدا، پرهیزگارترین شماست.»

اسلام، رابطۀ میان پروردگار و بندگان، و میان خالق و مخلوق را برقرار می‌سازد. انسان را از خواری به عزت، و از بندگی نفس به عبادت خدای یگانه رهنمون می‌سازد. مسلمانان را برادرانی دوست‌دار و مهربان نسبت به یکدیگر قرار می‌دهد و اعلام می‌کند که پدر همه یکی است و پروردگارشان نیز یگانه. پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وسلم می‌فرماید:«إن ربكم واحد, وإن أباكم واحد, ألا لا فضل لعربي على عجمي, ولا لعجمي على عربي, ولا لأحمر على أسود, ولا لأسود على أحمر إلا بالتقوى»، «همانا پروردگار شما یکی است و پدر شما یکی است. بدانید که هیچ عربی بر غیر عرب، و هیچ غیر عربی بر عرب، و هیچ سرخ‌پوستی بر سیاه‌پوست، و هیچ سیاه‌پوستی بر سرخ‌پوست برتری ندارد، مگر به تقوا.»

اسلام پیروان خود را از غیبت، حسد، بدگمانی و تجسس نهی می‌کند. پیامبر صلی‌الله علیه وسلم می‌فرماید: «إياكم والظن فإن الظن أكذب الحديث ولا تحسسوا، ولا تجسسوا، ولا تحاسدوا، ولا تباغضوا، ولا تدابروا، وكونوا عباد الله إخوانا»، «از گمان بد بپرهیزید، زیرا بدگمانی دروغ‌ترین سخن است. تجسس و تحسس نکنید، به یکدیگر حسادت نورزید، با هم دشمنی نکنید، و پشت به یکدیگر مکنید، بلکه بندگان خدا باشید و با یکدیگر برادرانه رفتار کنید.»

اسلام، عهد و پیمان مسلمانان را یکسان می‌داند و پیامبر صلی‌الله علیه وسلم می‌فرماید: «ذمة المسلمين واحدة يسعى بها ادناهم»، «ذمۀ مسلمانان یکی است و کوچک‌ترین فردشان نیز می‌تواند آن را بر عهده گیرد.» اسلام بر عفو، گذشت، نادیده گرفتن خطاهای دیگران، اصلاح جامعه، ایجاد صلح و همکاری میان مردم، و احسان به دیگران تأکید دارد. خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: «وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ» (شوری:۴۳) «و هر کس صبر کند و ببخشد، این از کارهای شایسته و پسندیده است.»

و در جای دیگر می‌فرماید: «وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ.» (آل‌عمران:۱۳۴) «کسانی که خشم خود را فرو می‌برند و از خطای مردم درمی‌گذرند، و خدا نیکوکاران را دوست دارد.»

و باز می‌فرماید: «خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ» (اعراف:۱۹۹) «عفو را پیشه کن، به نیکی فرمان ده، و از جاهلان روی بگردان.»

این حقیقتی آشکار است که اسلام بر انسانیت تأکیدی بیش از هر چیز دیگر دارد و آن را جزئی جدایی‌ناپذیر از دین قرار داده که بدون آن، دین کامل نمی‌شود. اسلام در اذهان پیروانش این آگاهی را ایجاد کرده که مهربانی و نیکوکاری، دل‌ها را نرم می‌سازد و آنها را سرشار از محبت، رحمت و صمیمیت می‌کند. پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وسلم فرمود: «إن الرفق لا يكون في شئ إلا زانه ولا ينزع من شئ إلا شانه»، «نرمی و ملایمت در هر چیزی که باشد، آن را زینت می‌دهد و از هر چیزی که برداشته شود، آن را زشت و ناقص می‌سازد.»

اسلام، دامنه رحمت را محدود نکرد، بلکه آن را گسترده ساخت و هیچ تفاوتی میان پیروان خود و دیگران در این زمینه قائل نشد. این عطوفت عظیم در زندگی رسول خدا صلی‌الله علیه وسلم به وضوح دیده می‌شود، کسی که خداوند او را رحمت جهانیان قرار داد و برای تکمیل فضایل اخلاقی برانگیخت. خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ» (أنبیاء:۱۰۷) «و ما تو را نفرستادیم مگر به‌عنوان رحمتی برای جهانیان.» و پیامبر صلی‌الله علیه وسلم فرمود: «بعثت لأتمم مكارم الأخلاق»، «بر انگیخته شده‌ام تا فضایل اخلاقی را به کمال برسانم.»

اخلاق والا و رفتار نیکوی پیامبر صلی‌الله علیه وسلم در حدی بود که وقتی از عایشه رضی‌الله عنها درباره اخلاق ایشان پرسیدند، پاسخ داد: «اخلاق او قرآن بود.»

رسول اکرم صلی‌الله علیه وسلم دربارۀ اهمیت حسن رفتار فرمود: «المسلم من سلم الناس من لسانه ويده»، «مسلمان کسی است که مردم از دست و زبان او در امان باشند.» و در جایی دیگر فرمود: «الخلق عيال الله فأحب الخلق إلى الله من أحسن إلى عياله»، «تمام مخلوقات، عیال خداوند هستند و محبوب‌ترین آنان نزد خدا کسی است که به عیال او نیکی کند.»

همچنین فرمود: «أمرني ربي بتسع: خشية الله في السر والعلانية، وكلمة العدل في الرضا والغضب، والقصد في الفقر والغنى، وأن أصل من قطعني، وأعطي من حرمني، واعفو عمن ظلمني، وأن يكون صمتى فكرا  ونطقي ذكرا ونظري عبرة، وآمر بالمعروف»، «پروردگارم مرا به نُه چیز فرمان داده است: ترس از خدا در نهان و آشکار، سخن حق در حال رضایت و خشم، میانه‌روی در فقر و غنا، پیوند با کسی که از من بریده است، بخشش به کسی که مرا محروم کرده است، عفو از کسی که بر من ستم کرده است، اینکه سکوت من همراه با تفکر باشد، سخنم همراه با ذکر باشد، و نگاهم همراه با عبرت باشد، و اینکه امر به معروف کنم.»

پیامبر ما صلی‌الله علیه وسلم به کسی که با ایشان بدی می‌کرد، نیکی می‌نمود؛ با کسی که از ایشان قطع رابطه کرده بود، ارتباط برقرار می‌کرد، از کسی که به ایشان ستم کرده بود در می‌گذشت و با چهره‌ای بشاش با کسی که از ایشان روی گردانده بود، برخورد می‌کرد، و در این کارها فرمان پروردگارش را اجرا می‌نمود. باری به پیروانش فرمود: «ليس الواصل بالمكافئ ولكن الواصل من إذا قطعت رحمه وصلها»، «پیوندکنندۀ واقعی کسی نیست که تنها در برابر نیکی، نیکی کند، بلکه کسی است که اگر از او بریدند، باز هم پیوند برقرار کند.» این، روشن‌ترین دلیل بر رحمت و شفقت پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وسلم است.

این بُعد از شخصیت پیامبر صلی‌الله علیه وسلم در فتح مکه به‌وضوح آشکار شد. همان کفاری که ایشان را آزار دادند، سرزمین مکه را بر ایشان و پیروانش تنگ کردند تا جایی که مجبور شد به مدینه مهاجرت کند، اکنون در برابر آن حضرت نشسته بودند؛ دستانشان خالی، دل‌هایشان پر از امید به رحمت و ترس از مجازات. اما پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وسلم در اوج اخلاق و نیکوکاری قرار داشت و امنیت و بخشش را گسترانید، به‌گونه‌ای که تنها کسانی از اهل مکه نابود شدند که خود از نجات روی گرداندند و زندگی را نخواستند. پیامبر صلی‌الله علیه وسلم فرمود: «بل اليوم يوم المرحمة اليوم يعز الله قريشا ويعظم الله الكعبة»، «بلکه امروز روز رحمت است، امروز خداوند قریش را عزیز می‌گرداند و کعبه را عظمت می‌بخشد.»

و نیز فرمود: «من دخل دار أبي سفيان فهو آمن ومن أغلق بابه فهو آمن ومن دخل المسجد فهو آمن»، «هرکس به خانه ابوسفیان پناه ببرد، در امان است. هرکس درِ خانه‌اش را ببندد، در امان است. و هرکس به مسجد پناه ببرد، در امان است.» سپس به ابوسفیان، که رهبر سپاه قریش بود، فرمود: «ای ابوسفیان، آیا وقت آن نرسیده است که بدانی هیچ معبودی جز الله نیست؟» ابوسفیان در پاسخ گفت: «پدر و مادرم فدای تو، چقدر بردبار، بزرگوار و اهل پیوندی! اگر با الله معبودی دیگر بود، تا کنون به من کمک کرده بود.» پیامبر صلی‌الله علیه وسلم فرمود: «وای بر تو، ای ابوسفیان! آیا وقت آن نرسیده است که بدانی من فرستادۀ خدا هستم؟» ابوسفیان گفت: «پدر و مادرم فدای تو، چقدر بردبار، بزرگوار و اهل پیوندی! اما در دلم هنوز در این باره تردیدی باقی است.» بااین‌حال، پیامبر صلی‌الله علیه وسلم او را بخشید و همین بخشش موجب شد که اسلام بیاورد و مسلمان خوبی شود.

همچنین، در ماجرای جنگ بدر، پیامبر صلی‌الله علیه وسلم دربارۀ اسیران جنگی به یارانش سفارش کرد که با آنان به نیکی رفتار کنند. او اسیران را آزاد کرد و در مقابل، فدیه‌ای متناسب با دارایی‌شان پذیرفت. برای کسانی که چیزی نداشتند، بدون فدیه آنان را آزاد ساخت. به همین ترتیب، بنی‌قینقاع، نخستین گروه از یهودیان که پیمان‌شان را شکستند، در جنگ بدر و احد با مسلمانان جنگیدند و آنان را آزار دادند. پیامبر صلی‌الله علیه وسلم آنان را به‌مدت پانزده شب محاصره کرد تا سرانجام تسلیم شدند. منافق مشهور، عبدالله بن اُبَی، برای آنان شفاعت کرد و پیامبر صلی‌الله علیه وسلم به احترام او آنان را آزاد کرد. این گروه شامل هفتصد جنگجو، صرافان و تاجران بودند. پیامبر صلی‌الله علیه وسلم عفو عمومی صادر کرد و تنها شرط کرد که از مدینه خارج شوند. آنان نیز بدون ترس از کشته‌شدن، به سوی شام مهاجرت کردند. علاوه بر این، پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وسلم در روز جنگ حنین، به یارانش دستور داد که از کشتن کودکان، زنان، کارگران و بردگان خودداری کنند و از کشته‌شدن زنی در این نبرد اظهار تأسف نمود.

این‌ها گوشه‌ای از اخلاق و صفات پیامبر رحمت صلی‌الله علیه وسلم است که به جهانیان الگویی از گذشت و بخشش در اوج قدرت ارائه داد. او ما را به تأسی از این صفات دعوت کرد و پیروانش در طول تاریخ از این نور هدایت بهره‌مند شدند. اما در روزگار ما، هنگامی که اوضاع نگران‌کننده شده است، مردم تعالیم پیامبر صلی‌الله علیه وسلم را فراموش کرده‌اند، ارزش‌های انسانی را نادیده گرفته‌اند و جای محبت را دشمنی، جای ایثار را خودخواهی و جای عفو را انتقام گرفته است. دنیا بیش از هر زمان دیگری نیاز دارد که تعالیم پیامبر صلی‌الله علیه وسلم در آن گسترش یابد، پیام جهانی او ترویج شود، و منافع اجتماعی بر منافع فردی برتری یابد. اگر چنین شود، به یاری خدا، جهان برای همه‌ی ساکنانش همچون باغی سرسبز و پر از آرامش خواهد شد.

 

محمد خليل الحسني الندوي

مترجم: خیرالله محمدی

 

Related Articles

ضرورت وحدت و انسجام امت اسلامی از دیدگاه علامه اقبال

مقالۀ علمی تحقیقی سرمحقق محمدکبیر(مشفق) 18/5/1402کابل افغانستان ضرورت وحدت و انسجام امت اسلامی از دیدگاه علامه اقبال الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ  وَالعَاقِبَةُ لِلمُتَّقِینَ وَالصَّلَاةُ وَالسَّلَامُ…

پاسخ ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *